پروین برهان شهررضایی
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۶
در زمين تشنه يك دنيا سخن دارد هنوز تانك­هاي سوخته در غربتي بي انتها
تکه های استقامت

جاده­ها شولاي غربت را به تن دارد هنوز

دشت زخم از تيغ دشمن صد دهن دارد هنوز

گر چه رفت از خاطر اين مردمان آن روزگار

سرزمين عاشقان چين و شكن دارد هنوز

آسمان مواج و خاك تشنه و رقص سراب

مرز بوي ياس و آهوي ختن دارد هنوز

جاي گندم زارها يك دشت شاخك­هاي مين

در زمين تشنه يك دنيا سخن دارد هنوز

تانك­هاي سوخته در غربتي بي انتها

چنگ بر دامان گلرنگ وطن دارد هنوز

سيم‌هاي خاردار حلقوي چون زلف يار

سخت در آغوش خود كوه و دمن دارد هنوز

چفيه­ها را باد برده پوكه­ها پوسيده­اند

خاكريزي آن­طرف­ها رو به من دارد هنوز

نخل تنها ئي كه ديگر سر به روي تن نداشت

تكه­هاي استقامت را به تن دارد هنوز

اي وطن آزادي اما خوب مي­دانم دلت

داغ باغ و بلبل و سرو و سمن دارد هنوز

منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده