گفتگوی تصویری با خواهر شهید «الماس رازیانی»
«خاور رازیانی» می گوید: شهادت افتخار من است، ما نباید به دشمن اجازه بدهیم به خاک ما وارد شود تا اینکه لباس مقدس سربازی را به تن کرد و سه ماه آموزشی را تهران رفت. سه روز مرخصی داشت به منزل من آمد وقتی می‌خواست برگردد، دم خانه که او را رد می‌کردم یک لحظه پیکرش از نظرم رد شد، همانجا بود که با دلهره زیاد گفتم الماس دیگر برنمی‌گردد.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «خاور رازیانی» می گوید: سن و سال برادرم کم بود اما با این حال وارد سپاه پاسداران شد و اسلحه به دست گرفت و بدون اینکه کسی بداند با یکی از دوستانش به جبهه می رود.

وقتی برگشت پدرم ناراحت بود و گفت: اگر بروی شهید می شوی و ما تنها می مانیم، برادر دیگرت هم به خدمت سربازی رفته است، او در جواب گفت: شهادت افتخار من است، ما نباید به دشمن اجازه بدهیم به خاک ما وارد شود.

او لباس مقدس سربازی را به تن کرد و سه ماه آموزشی را در تهران گذراند. سه روز مرخصی داشت به منزل من آمد وقتی می‌خواست برگردد، دم خانه که او را رد می کردم یک لحظه پیکرش از نظرم رد شد، همانجا بود که با دلهره زیاد گفتم الماس دیگر برنمی‌گردد.

پیکرش را زودتر از شهادتش دیدم

آمار بازدید : 0


انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده