شهید «محمد پورشامی» در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: این آرزوی بسی بزرگ می‌باشد که هر انسان آزاده‌ای خواستار آن است و مرگ در جبهه و جهاد را با مرگ سیاه که مرگ در بستر می باشد ترجیح می دهم.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید «محمد پورشامی»، بیستم شهریور 1334، در شهرستان زابل به دنیا آمد. پدرش لال محمد، کشاورز بود و مادرش ماه جان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. ستوان دوم ارتش بود. سال 1356 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 به شهادت رسید. پیکر وی را در بهشت مصطفی همان شهرستان به خاک سپردند.

مرگ در جبهه را با مرگ در بستر ترجیح می دهم

بسم الله الرحمن الرحيم

بسم رب الشهداء و الصديقين

خدايا تمام مسلمین و مؤمنین را به فیض شهادت نائل گردان. مرگ حق است ولی مرگ سرخ مرگی است که هر قطره خونش وقتی که به زمین می ریزد نهالی می شود جهت هرچه بارورتر ساختن انقلاب و اهداف ملی و میهن کشور و مذهب خویش که همانا اسلام می باشد. همان طوری که سخنان بیشتر رهبران مذهبی و درخواست آنها از پروردگار این بود که مرگ در بستر را نصیب مؤمنان بفرمایید. این آرزوی بسی بزرگ می باشد که هر انسان آزاده ای خواستار آن است و مرگ در جبهه و جهاد را با مرگ سیاه که مرگ در بستر می باشد ترجیح می دهم. لذا چون به جبهه اعزام می شوم در صورتی که لیاقت فیض رسیدن به لقاءالله را داشته باشم می خواهم چند سطری را به عنوان وصیت نامه به نگارش در آورم و این به عنوان یک سند قابل اجرا می باشد و این وصیت نامه را در کمال آرامش و با بینش کامل، بدون هیچ گونه حب و بغض و تهدید و یا عوامل دیگری نوشته ام و کلیه موارد آن قابل اجرا باشد و هیچ کس حق ندارد نسبت به کم و کاست و یا تغییر آن اقدام نماید.

همسرم زهرا

من استوار دوم توپخانه محمد پورشامی که به جبهه اعزام می شوم وصیتم این است که من قریب نه سال بیش نیست که با شما ازدواج کرده ام و در طول این چند سال دارای سه ۳ فرزند از شما شده ام و تا کنون هیچگونه ناراحتی از شما نداشته ام و ندارم و زندگی ساده ای را با شما و فرزندان در کمال آرامش و صمیمیت گذرانده ام و جای هیچ گونه نگرانی نیست و هم اکنون آمده ام به جبهه، ختم مدت مأموریت من معلوم نیست. ممکن است یک سال یا بیشتر یا کمتر باشد، با امید خداوند بزرگ این مأموریت را در جبهه انجام وظیفه نمایم و اگر خواست حق باشد پس از انجام مأموریت خواهم آمد. اگر چنانچه برایم اتفاقی پیش آمد خانه و تمام اثاثیه زندگی من تعلق به شما و سه فرزندم عباس، مریم و علیرضا دارد و هیچ کس حقی از مال را ندارد، مگر رضایت شما باشد. ضمناً مبلغ چهارده هزار و پانصد تومان پول از زن حاجی صحیح است.

پنج هزار تومان (۵۰۰۰) پول که از زن حاجی الله داد پیش ما بوده از حقوق من به او پس بدهید و در ثانی آنچه که رهبران مذهبی از مال و دارایی ام را به فقیران و مستمندان که صلاح دانستند، بدهید و اما راجع به خرج من که همانا کفن و دفن می باشد، طبق رسم و رسومات که داشتیم و جدیداً داریم، انجام شود. و این وصیت نامه از همین امروز قابل اجرا می باشد مورخه ۱۳۶۳/۸/۵

و اما همسرم زهرا شما را سفارش می کنم که راجع به پرورش فرزندان عزیزم عباس آقا و مریم عزیزم و علیرضای خوبم که آنها را در آغوش باز و دامان پاکت پرورش داده و طوری بارآورده شوند که فردا سربار جامعه نباشند. بلکه افراد کوشا و مفید و زحمت کشی برای این میهن و ملت باشند.

«والسلام»

همسرت محمد پورشامی

٦٣/٨/٥

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده