نوید شاهد - شهيد "بهمن شبان پور" در نامه ای خطاب به خانواده می نویسد: «در ضمن از جبهه تنگه کورک که خيلي پشه کورک دارد برايتان بگويم: هر روز خمپاره در 100 متري به زمين مي خورد و صداي «قينگ» مي دهد و ما تا جبهه باطل برادران عزيزم عراقي ها 300متر فاصله داریم...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

نامه ای به سبک طنز
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "بهمن شبان پور" هشتم فروردین ماه 1344 در روستاي کمال آباد شهرستان ارسنجان در خانواده عشايري پاک و مؤمن چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به شهرستان مرودشت رفت.
 با آغاز جنگ تحميلي با عشق و علاقه خاصی که به شرکت در نبرد حق عليه باطل داشت داوطلبانه از طريق بسيج عازم جبهه ها شد. پس از دلاوريها و از خود گذشتگي هاي فراوان سرانجام 27 مرداد ماه 1360 در مناطق جنگي سر پل ذهاب بر اثر ترکش کاتيوشا به شهادت رسید.

متن نامه
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان. سلام گرم صميمانه فرزند کوچک تر از تمام فرزندانت را از پشت کوههاي بازي داز تا کوههاي فارسي به پدر عزيزم و مادر مهربانم مي رسانم و بعد به تمام برادران و خواهرانم. اميدوارم که هميشه به دعاگويي فرج حضرت مهدي (عج) هر چه بيشتر طول عمر امام امت و به پيروزي مسلمانان در جبهه هاي حق عليه باطل مشغول باشيد و تمام کارهايي که هر چه اسلام است بيشتر و بيشتر کوشش و تلاش شود تا خداوند ارج شهيد را به شما عنايت فرمايد. من دعا مي کنم که زنده باشيد و نبرد کنيد در همه حال خداي تبارک و تعالي ارج شهيد را به شما دهد. (امام خميني)

صدای سیلی
پدر و مادر و برادران و خواهران  اگر از حال اينجانب خواسته باشيد همينطور که در دفعات قبل در نامه گفتم حالم خيلي خوب است و در ضمن به همه شما اخطار مي کنم که ديگر از حالم سوال کنيد و پيش خود بگوئيد آخي بهمن چه کار مي کند؟ چه مي خورد؟ اگر به آنجا بيايم يکي يکي صورتم را در دستهايتان همچنان قرار مي دهم که صورتم را سيلي بزنيد که صدا بدهد شترق.

تقل و تقول حرفهاي عربی

برادر حميد يا حسن يا هر کسي که اين را از طرف حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد بهمن شبان پور مي خواند احتمال دارد همين روزها يک حمله بشود و ما در آن شرکت داشته باشيم و خيلي زياد خوشحال هستيم و در ضمن از جبهه تنگه کورک که خيلي پشه کورک دارد برايتان بگويم: هر روز خمپاره در 100 متري به زمين مي خورد و صداي قينگ مي دهد و ما تا جبهه باطل برادران عزيزم عراقي ها 300متر فاصله داریم و شبها با ماشين هايشان و صداي تقل و تقول حرفهاي عربي ما را سرگرم مي کنند و با تفنگ کاليبر 75 ما را به رگبار می بندند والبته رسام و منظره جالبي مخصوصاً در شب ايجاد مي کند.

نامه را بر عکس بخوان

 (مادر مهربانم و زن برادرم يادت مي آيد که به من مي گفتي که بچه نمي تواند طهارت خود را بگيرد مي خواهد برود جبهه) اگر برگشتم حسابتان مي رسم و بدهيم را خدمتتان مي دهم و ديگر سلام من را به تمام قوم و خويشان برسانید. از قوم نزديک تا فاصله هاي خيلي خيلي دور يعني 1/5 متري برسانيد و از برادران جمال و کمال هم معذرت مي خواهم چون من نامه مي نويسم براي همه است يک خبر من تا 20 روز ديگر (15 شهريور) مأموريتم به اتمام مي رسد و مي آيم و اگر کمي دیر کرديم فکر کنم مي رويم پيش امام خميني. جواب ندهيد به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان نامه را از اين طرف هم خواندي عيب ندارد. والسلام .


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده