زندگی نامه شهید عباس ابراهیمیان از شهدای هفتم تیر 1360
زندگی نامه شهيد عباس ابراهيميان، مسئول حراست امام خمینی در مدرسه علوی که در فاجعه بمب گذاري دفتر جمهوري اسلامي به درجه شهادت رسيد.

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ؛ شهیدعباس ابراهيميان بیستم فروردین 1333 ، در شهرســتان قم چشــم به جهان گشود. پدرش جعفرقلي و مادرش خیرالنســا نام داشــت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. عضــو دفتر حزب جمهوري بود. هفتم تیر 1360 ، در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی تهران توســط ســازمان مجاهدین خلق (منافقین) بر اثر انفجار بمب به شهادت رســید. مزار او در بهشت زهرای همان شهرستان واقع است.

سال 1344 با خانواده به تهران آمد. مدتي در پرسكاري كار مي كرد و در ضمن كار مشغول فعاليت سياسي مذهبي بود و چون از كارش سر در آوردند ترك كار نمود و به شغل بافندگي مشغول گرديد و چون آنجا هم نمي توانست براحتي فعاليت نمايد به كارهاي ديگر دست زد .

تا اينكه در يك شركت مشغول نامه رساني شد. پس از چندي مورد شناسايي قرار گرفت و آنجا راهم رها نمود و پس از چندي در اداره فرهنگ و هنر مشغول كار شد. شبانه به ادامه تحصيل پرداخت تا كلاس نهم دبيرستان را در مدرسه بهبهاني به اتمام رساند و در اين موقع با سر پرستي آقاي فضل الله فرخي يك هيئت مذهبي را تشكيل دادند و در منزل يك كتابخانه به وجود آورد و بچه هاي محل را به فعاليت مذهبي فراخواندند. تا اينكه در جلسه اي كه در مسجد سنگي داشتند توسط عمال ساواك دستگير شد. پس از آگاهي از دستگيري ايشان توسط اخوي هايش كتاب هاي مذهبي و رساله را از منزل خارج نمودند. روز بعد از دستگيري با ماموران ساواك به اتفاق وي جهت تفتيش به منزل آمدند و چيزي پيدا نمي كنند.

در بازجویی ماموران در رابطه با معرفش در هيئت از شهيد می پرسند و وي در جواب ميگويد ايمانم! بعد از چندي آزاد ميگردد و برای دستگیری مجدد وی را تهدید می کنند. در اين زمان اداره فرهنگ نيز از فعاليت مذهبي سياسي وي آگاه مي شود و بدین ترتیب دست به همکاری با اداره فرهنگ و هنر مي زند. بنابراین ديگر نميتواند فعاليت آشكاري داشته باشد پس برادرش غلامحسين، يك كاميون خاور براي او مي خريد كه هم كار كند و هم در شهرستان ها فعاليت نمايد. در زماني كه امام در خارج از كشور بودند اعلاميه هاي امام را به طور مخفيانه به شهرهاي ديگر پخش مي كرد و در تهران توسط برادرش به پخش و تكثير اعلاميه ها مبادرت می کرد.

با ورود امام به تهران با ديگر برادرهايش در مدرسه علوي مسئول محافظت از جان امام و يارانش را فراهم ميكند تا اينكه امام دستور از سر گيري كارها را مي دهد، برادرهايش به سر كار خودشان رفتند ولي ايشان در مدرسه علوي حراست از امام و انقلاب را ادامه دادند. و پس از تشكيل حزب جمهوري جذب حزب مي شود، لذا از مادرش تقاضا ميکند كه اگر بعضي مواقع نتوانست به خانه بيايد، درهمان حزب بخوابد تا بيشتر فعاليت نمايد. سه سال در دفتر حزب جمهوري اسلامي مشغول انجام وظيفه بود.

سرانجام كار در تاريخ هفتم تيرماه 1360 با 72 تن ياران امام به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده