خاطرات زنان در دفاع مقدس:
يکشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۶
خواهر بهیار شمسی سبحانی: خاطره روزی که او را از جنگ کومله ها نجات دادیم و از ارتفاعات پایین آوریم، هیچ وقت از خاطرم نمی رود. آن روز من نمی دانستن که عاقبت این عزیز به «شهادت» ختم می شود!

نوید شاهد: شهرهای کردستان، یکپارچه زیر آتش بود. هواپیماهای دشمن فرودگاه سنندج را مدام بمباران می کردند.

ما در محوطه فرودگاه یک واحد بهداری برپا کرده بودیم و در آنجا مجروحین را مداوا می کردیم. به ما اطلاع دادند که در یکی از پاسگاههای بین راه درگیری شده و تعدادی از رزمندگان زخمی شده اند. ترجیح دادیم برای کمک به آن عزیزان به محل درگیری برویم.
 وقتی به محل حادثه رسیدیم کومله ها در حال بالارفتن از کوه بودند. آنها تعدادی از مجروحین ما را هم با خود به بالای ارتفاع می بردند! به اتفاق چند تن از برادران- در حالی که مسلح بودیم- ردّ پای آنها را دنبال کردیم و از ارتفاع بالا رفتیم. نزدیک آنها که رسیدیم شروع به تیراندازی کردند.
کاری از پیش نمی توانستند ببرند. مجروحین را جا گذاشتند و فرار کردند.
من زودتر از همه به بالین مجروحین رفتم. زخم های عمیقی داشتند. آنها را به سختی از کوه پایین آوردیم و بلافاصله به «بیمارستان الله اکبر» سنندج منتقل کردیم. روی یکی از انها یازده بار عمل جراحی انجام دادیم. نامش «علی باقری» بود و از سپاه اصفهان اعزام شده بود. مدتی بعد خبردار شدم که او در یکی از بیمارستانهای تهران شهید شده است!

خاطره روزی که او را از جنگ کومله ها نجات دادیم و از ارتفاعات پایین آوریم، هیچ وقت از خاطرم نمی رود. آن روز من نمی دانستن که عاقبت این عزیز به «شهادت» ختم می شود!

به نقل از: خواهر بهیار شمسی سبحانی

منبع: ، منظومه زینبیه (جلوه هایی از مقاومت زنان در هشت سال دفاع مقدس)، تهران، مؤسسه فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1376

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده