برادرم میگفت جبهه اسلام احتیاج به نیرو دارد
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید «غلام‌رضا زاهدی شهرکی» از شهدای ارتشی جنگ تحمیلی بود که چهارم آبان 1340 در زاهدان متولد شد و در 29 آبان 1360 در حوال رودخانه کرخه به درجه شهادت رسید. در سالروز شهادت «غلام‌رضا زاهدی شهرکی» به گفتگو با برادر این شهید والامقام پرداخته ایم که در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خودتان را معرفی کنید؟
برادر شهید: بسم الله الرحمن الرحیم، "رضا زاهدی شهرکی" بردار شهید «عباسعلی زاهدی شهرکی» هستم، کارمند اداره برق.
محل تولد و نحوه تربیت شهید به چه گونه بوده است؟
برادر شهید: پدرمان"یوسف" فردی بسیار زحمت‌کش و از اهلی روستای جزینک زابل بود، تمام تلاشش این بود که فرزندانش با قرآن انس گرفته و پیرو ائمه اطهار باشیم، به فرزندانش در زمان فراغت درس دین‌داری می‌آموخت. شهید «عباسعلی زاهدی شهرکی» نیز در آبان 1340 در زاهدان متولد شد و بردار بزرگ‌تر بنده بود.
چگونگی رفتار شهید با اعضای خانواده را تشریح کنید؟
برادر شهید: از همان دوران کودکی کمک پدر و هم‌دم مادر بود. احترام ویژه‌ای برای والدین قائل بود. در دوران زندگیش هیچ گاه والدین را از خود نرنجانده و دعای خیر پدر و مادر و رضایت قلبی ایشان همواره با شهید بود. از آن‌جایی که مسئولیت و تعهد شدیدی به خانواده داشت، کار کردن را از سنین کودکی شروع کرد.
تحصیلات و فعالیت های حین تحصیل شهید به چه گونه بود؟
برادر شهید: پس از خاتمه تحصیلات در مقطع راهنمایی، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شده. با آغاز جنگ تحمیلی رسالتی سنگین بر دوش خود احساس می‌کند و برای این‌که دین خود را ادا کند عازم جبهه می‌شود.
دوران خدمت شهید چگونه و در چه محل‌هایی گذشت؟
برادر شهید: در مرحله اول در سن 20 سالگی به جبهه اعزام شد، مدتی حضور در اهواز از ناحیه پا مجروح و برای طی دوران درمان به زاهدان بازگشت.
پس از بهبودی نسبی برای مرحله دوم به دزفول اعزام شد و پس از مدتی به درجه شهادت نائل آمد.
چگونگی اعزام و داستان شهادت را بیان کنید؟
برادر شهید: مدتی در اهواز، سپس به دزفول اعزام می‌شود. با رشادت‌های فراوان ، 29 آبان 1360 در حوالی رودخانه کرخه بر اثر اصابت ترکش به درجه شهادت نائل گشت و به خیل شهدای گل‌گون کفن انقلاب اسلامی پیوست.
خصوصیات بارز اخلاقی شهید را توصیف کنید؟
بردار شهید: از خصوصیات بارز شهید که توجه همگان را به خود جلب می‌کرد ایمان و خوش‌رویی شهید بود، کسانی که حتی یک بار شهید را دیده بود از اخلاق نیک شهید می‌گفتند.
خاطره ای از شهید بیان کنید؟
برادر شهید: از خاطراتی که از شهید در ذهن دارم این است که قبل از شکل گیری انقلاب اسلامی، شهید با تعداد از دوستانش همیشه در منزلمان برای تشکیل جلسات گرد هم آمده و به سخنرانی‌های امام (رحمت الله علیه) و برنامه‌ریزی برای اموراتی هم‌چون پخش اعلامیه و تصاویر امام می‌پرداختند.
وصیتنامه، دست‌خط و یا نامه‌ای از شهید موجود است؟ نکات و توصیه های برجسته شهید چه بوده؟
برادر شهید: وصیت‌نامه‌ای از شهید موجود نیست، هنگامی که اعضای خانواده اصرار به صرف نظر از رفتن شهید به جبهه کردند. در جواب این‌گونه بیان می‌کند: جبهه اسلام احتیاج به نیرو دارد، من و امثال من که وابستگی کمتری داریم باید پیش قدم شویم، من نه فرزند دارم نه همسری که وابسته باشم، از شما هم که تنها تکیه گاهم در دنیا هستید می‌گذرم.
گفتگو از: سجاد سالاری
انتهای پیام/
