مروری بر زندگی شهید «سلیمان هاشمزهی»
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید «سلیمان هاشمزهی» فرزند «حکیم» دهم دیماه 1323 در خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای نوکآباد از توابع شهرستان خاش دیده به جهان گشود و از همان کودکی فردی با جنب و جوش و فعال در تمام زمینهها حتی مسائل دینی و مذهبی بود.
با وجودی سن پایین مشغول کار شد، دوران ابتدایی را در شهرستان خاش با جدیت تمام و تلاش شبانه روزی به پایان رساند، با ورود به مقطع راهنمایی در کنار تحصیل به فعالیتهای دینی و کسب درآمد پرداخت. فردی سرزنده و فعال بود که در تمام فعالیتهای اجتماعی و مذهبی و دینی شرکت مینمود. مقطع راهنمایی را با وجود تمام مشکلات و سختیها با رتبه عالی پشت سرگذاشت، بی وقفه وارد دبیرستان شد اما پس از مدتی به علت مشکلات خانوادگی و نیاز به حضور شهید در روستای محل تولد مجبور به بازگشت به نوکآباد شد.به عنوان راهنما و ترغیب کننده خواهران و برادران کوچکتر ایفای نقش میکرد.
1342 با جدیت و تلاشی که در وجودش نهادینه شده بود و با روحیه خدمتگزاری و علاقهای که به ملت و میهن داشت به خدمت ارتش درآمد و در همان ابتدا با درجه گروهبانی استخدام نظام شد و با پشتکاری فراوان با طی آموزشهای عالی مختلف در نظام با رتبههای عالی موفقیت کسب مینمود.
1344ازدواج نمود، با تشکیل خانواده خانه پدری را فراموش نکرد و از تلاش برای بهبود و پیشرفت خانواده دست نکشید.با وجود اینکه بار سنگینی را بر دوش می کشید اما از کسب علم باز نایستاد و با جدیت و تلاش در سال 1350 با رتبه عالی موفق به کسب مدرک دیپلم شد و بلافاصله در آزمون دانشکده افسری شرکت نمود و با موفقیت و سرافرازی تمام در دانشکده افسری مشغول به تحصیل شد.با تمام ناملایمات موفق به درجه ستوان سومی ارتش شد و از آن جایی که به نیت کمک به مردم وارد ارتش شده بود در مقطع بالاتر و با جدیدت بیشتر، با تمام وجود مشغول به خدمت شد.
در دوران مبارزات بر علیه رژیم ستمشاهی و با وجود کنترل شدید و تدابیر امنیتی رژیم برای سرکوب تظاهرات ضد ستمشاهی چنانچه به عنوان مامور گمارده میشد، از آن جایی که فردی آزاده و انقلابی بود با ذکاوت و تیز هوشی که در وجود ایشان بود با نهایت خضوع و اخلاص از هرگونه خونریزی جلوگیری و با وجود تمامی کنترل شدید امنیتی همرزمان خود را تشویق به همکاری با مردم نمود. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری بنیان گذار انقلاب و شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای ابتدایی جنگ در میدان حضور یافت، با توجه به لیاقتها و شایستگیهایش در طول دوران خدمت به عنوان فرمانده عملیات در منطقه خدمت میکرد.
1362 در طی عملیات والفجر 4 بر اثر اصابت گلوله از ناحیه کمر مجروح شد و پس از مداوا مجددا به صورت داوطلبانه به منطقه جنگی اعزام و در کنار همرزمانش مشغول به دفاع از میهن شد.
1364 در منطقه عملیاتی سومار بر اثر اصابت ترکش مجروح شد و به شدت آسیب دید. پزشکان معالج او را توصیه به استراحت و تحت نظر بودن کردند اما حضور خود را در جبهه تکلیف و لازم میدانست.
سرانجام 11 فروردین 1369 پس از سالها مبارزه در سن 46 سالگی بر اثر اصابت تیر مستقیم اشرار در منطقه خاش به آرزوی دیرینه خود رسید و یاران شهیدش پیوست.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
انتهای پیام/