شهید «علیرضا پارسایان» در وصیتنامه اش:
شهید «علیرضا پارسایان» در قسمتی از وصیتانامه خود خطاب به مادرش می‌نویسد: ای مادر خدا را شکر کنید که چنین افتخاری نصیبتان شده است. چون من نیز افتخار می‌کنم، چرا که شهادت را هم‌چون پلی می‌دانم که انسان را از نیستی به هستی و از پستی به بلندی و مرتبه می‌رساند.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید «علیرضا پارسایان» در آبان 1347 در زاهدان متولد و تحصیلاتش را تا پایان مقطع راهنمایی ادامه داد، با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج عازم جبهه شد. سرانجام در چهارم دی‌ماه 1365 در شلمچه خوزستان به فیض شهادت نائل آمد.

خدا را شکر، که چنین افتخاری نصیبتان شده

وصیت‌نامه شهید «علیرضا پارسایان»

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی «رحمت الله علیه»و با دعا در تعجیل هرچه سریع تر در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با درود برخانواده های  معظم شهدا و مفقودین.

 خدایا تو را شکر می‌کنم و سپاس می‌گویم که مرا از مردن در بستر نجات دادی و من را لایق آن دانستی  که در خون خویش بغلتم زمین و بدنم را با خون سرخم رنگین نمایم .

 خدایا تو را شکر می‌کنم که به خانواده‌ام صبر و شکیبایی عطا نمودی که در مصیبت از دست دادن یک عضو از خانواده خویش و یک یاور خویش صبر و شکیبایی نشان دادند.

خدایا تو را سپاس می‌گویم که به من صبر عنایت نمودی که بتوانم مشکلات جهاد در راه تو را آسان تلقی کنم و لبیک گوی حسین (علیه السلام)زمانم باشم.

خانواده عزیزم من به شما افتخار می‌کنم که عزیزتان را به صحنه‌های نبرد حق بر علیه باطل فرستادید، مگر نه این است که باید برای حفظ و بقای اسلام جنگ کرد.

ای مادرم

یادم می‌آید که زمانی شعار می‌دادیم: "تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ما است"

 آیا این درست است که در این لحظات حساس امر رهبر را اطاعت نکنیم؟

 آیا ما با این کاری که می‌کردیم هم‌چون منافقان و کوفیان نمی‌شدیم!

خدایا تو را  شکر می‌کنم که جزو کوفیان قرار نگرفتم، شما نیز مادرم خد ا را شکر کنید که چنین افتخاری نصیبتان شده است. چون من نیز افتخار می‌کنم، چرا که شهادت را هم‌چون پلی می‌دانم که انسان را از نیستی به هستی و از پستی به بلندی و مرتبه می رساند. در آخر شما خانواده‌ام به خصوص پدر و مادرم تقاضا دارم که در آشکارا برایم گریه نکنند. از شما  می‌خواهم که از دیگر خانواده شهدا درس بگیرید، از آنانی که در شهرمان دو تن از فرزندان‌شان را تحویل خداوند داده‌اند.

 مادرم می‌دانم و خوب می‌دانم که حقی را که شما بر‌گردنم داشته‌اید، به خوبی ادا  نکرده‌ام،

 و شما نیز ای پدر جان

 ای هدایت گر به سوی روشنی‌ها در وهله اول امیدوارم که حالتان روز به روز رو به بهبودی رود و در وهله دوم به خاطر بی‌احترامی‌هایی که خدای نکرده نسبت به شما انجام داده‌ام، عذر خواهی می‌کنم. البته اگر همچنین مسئله‌ای بوده است امید آن دارم مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار دهید.

 و شما ای خواهران و برادرانم

قدر این انقلاب و رهبر را بدانید. این انقلابی که جوان‌های پاکبازی چون عباس‌زاده‌ها و شکوری‌ها و چیت‌بندری‌ها آن را نگه داری کردند و  بر‌گردن ما نهادند.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده