کتاب تا ابد سربلند در حوزه دفاع مقدس به قلم مرتضی صدری آراسته شده است. این کتاب را نشر ستارگان درخشان در سال 1397 در تیراژ 1000 نسخه به چاپ رسانده است.
«قلب هایی که نمی ایستند» روایت مختصری از عروج چهل شهید است. قلب هایی که می تپد و به پیکره حق خون رسانی می کنند. شهدایی که قواعد خلقت را به هم ریختند و هنوز به چهل سالگی نرسیده، ملکات اخلاقی را به کمال رساندند و به مقام شهود رسیدند. آن ها که تفسیر عملی چهل حدیث شدند و کتیبه ی اربعین خود را با خطی سرخ، خالصانه نگاشتند و بر تارک مسجد امام حسین(ع) محله کارخانه قند ورامین درخشاندند.
«حسین لشگری» از آزادگان سال‌های دفاع مقدس است که 18 سال در بند رژیم عراق اسیر بود. وی سال 1387 به ایران بازگشت. «منیژه لشگری» همسر «حسین لشگری» خاطرات خود را از روزهای اسارات همسرش بازگو می‌کند
مجموعه حاضر شامل عکس‌های هنرمند بوشهری «غلامعلی دریانورد» می‌باشد که با الهام از پایداری مردم استان بوشهر و محل اسقرار و حضور رزمندگان این استان در هشت سال جنگ تحمیلی گرداوری شده است.
وقتی وارد سنگر شدم، هنوز دوتا از فانوس‌ها روشن بودند. پیلوت آن‌ها را پایین کشیدم و فوت کردم. یکی از بچه‌ها کوله‌پشتی‌اش را زیر سرش گذاشته و............
این کتاب که به کوشش «محمد معینی» به نگارش در آمده است، به زندگی «جواد کمالی اردکانی»، سرهنگ بازنشسته و مسئول واحد اطلاعات عملیات تیپ مستغل الغدیر یزد می‌پردازد.
زمانی که خسته و بی رمق بودیم و حال و حوصله نداشتیم حاج بخشی (ذبیح الله بخشی پور) پیرمردی چابک و پرانرژی با محاسن بلند و سفید با چشمانی درشت و چهره ای نورانی و با یک اسلحه تک تیراندازی که همیشه همراهش بود در بین بسیجیان ظاهر می شد و با فریاد شعار می داد و بسیجیان با شور و هیجان جواب می دادند؛ مشاالله حزب الله، رهبر ما حزب الله، مردم ما حزب الله، تو جبهه ها حزب الله، کجا میرید کربلا، با کی میرید روح الله، منم ببرید جا نداریم. در آن لحظه با حالت تعجب و بسیار جدی و با آن چشمان نافذش به بچه ها نگاه می کرد و با عصبانیت به بچه ها حمله می کرد
ماه ای آغازین شروع جنگ تحمیلی معمولاً رزمندگان اسلام در قالب گروه های چند نفره به سر پرستی یک نفر در مناطق محتلف جنگی حاضر می شدند. بنده به همراه تعدادی از دوستان و رفقای محلی (آب باریکی) از جمله، برادر بزرگوار حسن تات، علی تاجیک، علی جمالی (تاجیک)، اسماعیل اردستنی (اخوی) در قالب گروهی که به سرپرستی برادر غلامرضا مهمان نواز بودیم به منطقه ای از مناطق جنگی در اطراف پل کرخه اعزام شدیم.
«افلاکیان خاک نشین» به نویسندگی آقای رضا عباسی با محوریت زندگی نامه شهدای والا مقام شهرستان نقده در شمارگان 1000 نسخه و با حجم 700 صفحه در سال 96 منتشر و چاپ شد.
شهید ابوالقاسم آقابابایی در هفتم محرم 1338 دیده به جهان گشود. او در خانواده ای پر جمعیت زندگی می کرد و فرزند سوم خانواده بود. علی، خیرالله، مجید، مجتبی، فاطمه، صغری و زهرا هفت خواهر و برادر قاسم هستند. ابوالقاسم پس از اخذ مدرک سیکل برای ادامه تحصیل به ارتش رفت و توانست مدرک دیپلم خود را در آنجا بگیرد.