ای جوانان، نکند در خواب غفلت و ذلت بمیرید
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید «محمد ضمیری»، دوم آبان 1337، در شهرستان بیرجند به دنیا آمد. پدرش محمد حسین و مادرش معصومه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کارگر شرکت تعاونی بود. سال 1359 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم بهمن ماه 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهید شد. مزار او در بهشت مصطفی شهرستان زاهدان واقع است.
بسم الله الرحمن الرحيم
بسم رب الشهدای و الصديقين
«الحمد الله رب العالمين و الصلوة والسلام على خير خلقه و آله الطيبين و الطاهرين».
با سلام و درود به پیشگاه آقا امام زمان منجی عالم بشریت (عجل الله تعالى فرجه الشریف) و نایب برحق آن خمینی کبیر که با رهبریت عظیم الهی خود، ملت های مسلمان را از زیر بار ظلم و ستم نجات داده و می دهد و با سلام درود به تمامی شهدای صدر اسلام تا کنون و به خصوص شهدای جنگ تحمیلی و به امید صبر و استقامت هرچه بیشتر خانواده های شهدا و اسرا و معلولین جانبازان دارم و داشتم چند کلمه ای بـه عنـوان وصیت عرض کنم؛
ای جوانان عزیز آنقدر به جبهه بروید و بجنگید تا شهید شوید همان طور که پیشوایان ما آنقدر مبارزه کردند تا شهید شدند و این اسلام عزیز به قوت خود باقی مانده است و ای جوانان نکند در خواب غفلت و ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.
و ای برادران من مبادا در داخل غافل شدن بمیرید چرا که حضرت علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و نکند در حال بیتفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین (ع) در راه حسین (ع) به هدف شهید شد و شما ای مادران عزیز مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در حضور خدا نمی توانید جواب زینب (سلام الله عليها) را بدهید. چرا که ایشان تحمل هفتاد و دو تن شهید را نمود و ای برادران و خواهران همه ما و شما موظفیم که به فکر مردنمان باشیم، همان طور که حضرت رسول (ص) در قسمتی از وصیت نامه خود به حضرت علی (ع) می فرماید: «یا على بالاترين جهاد آن است که چون سر از بالین برداری به فکر ستم نباشی. یا علی مؤمن باید هشت خصلت داشته باشد:
اول به هنگام حوادث باوقار و استوار باشد. در وقت بلا شکیبا و به موقع شکرگزار باشد. و بر روزی خدا قانع گردد. و به دشمنان ستم روا نداشته باشد و بر دوستان تحمیل نکنید و خود را برای راحتی دیگران به رنج افکنید. و ما باید از چنین مکتبی درس بگیــریـم.
و عرض دیگر آن است که از تمامی دوستان و آشنایان حلالیت بخواهید که بنده گنه کار زیر بار دین همه آنها هستم و خواهش می کنم که ما را حلال کنند و اگر شهید شدن ما را نصیب شد، هر کجا که پدر و مادر و برادرانم صلاح دانستند ما را دفن کنند. و از نظر نماز و روزه هم من که توان مالی ندارم، اگر خود شما خواستید هر چقدر که توانستید انجام دهید و از نظر خرج من اظهار نظر نمی کنم که به عرض شما رسید چون توان مالی نیست. آن هم به صلاح خود شما می باشد.
و از شما خانواده می خواهم که مجید را اذیت نکنید و بچه دیگر هم هر وقت به دنیا آمد، اگر پسری بود اسم آن را محمود و اگر دختری بود زهرا بگذارید و در ضمن اگر اشکالی هم بود حق انتخاب با خود شماست و از همسرم می خواهم که مرا حلال کند و تو ای مادر عزیز برای من گریه نکنید و از رفتن دیگر برادرانم به جبهه جلوگیری نکنید. و رضایت والدین اولین شرط است و از پدر بزرگوار و مادر مهربانم می خواهم کـه مرا ببخشند و از برادرانم و خواهرم عذر می خواهم جزئیات بیشتر در وصیت نامه دیگر که به دست برادرم هست درج شده است. به امید پیروزی کامل اسلام بر کفر جهانی.