معلم شدم و این را مدیون تفکر برادرم هستم
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، 9 دیماه 1335 در یکی از روستاهای زابل دیده به جهان گشود، پدرش "دادخدا" فردی کشاورز متدین بود. پس از به پایان رساندن تحصیلات به استخدام نیروی انتظامی درآمد، بارها به جبهه اعزام شد، در غرب کشور مجروح شد، سرانجام 15 آبان 1366 در منطقه بلوچستان به فیض شهادت نائل آمد و در گلزار مصطفی (صلوات الله علیه و آله) شهرستان زابل آرام گرفت.
لازم به ذکر است: شهید گرانقدر فروردین 1358 ازدواج نموده که حاصل این ازدواج 4 فرزند میباشد.
"علی زینعلی" بردار شهید «برات زینعلی» روایت میکند:
موقع پذیرش برای استخدام در نیروی انتظامی همراه با هم بودیم، شهید به دانشگاه رفت و من کارمند بهداری شدم. بارها به جبهه اعزام شد، 1362 در سردشت مجروح شد. 1366 در منطقه بزمان در طی درگیری با اشرار به درجه رفیع شهادت رسید.
آخرین خاطرهای که از شهید دارم این است: شهید قبل از شهادتش به روستای میآید و تصمیم میگیرد برای رفاه مردم قدمی بردارد. با تلاش فراوان و پیگیریهای شهید، یک ترانس برق و مرغ داری برای مردم روستا احداث میشود.
معلمم و مدیون تفکر برادرم
"فاطمه زینعلی" خواهر شهید میگوید: بعد از اینکه مقطع ابتدایی را به پایان رساندم، والدینم مخالف ادامه تحصیلم بودند.
وقتی شهید برای مرخصی از جبهه آمد بود پرسید: تو چرا به مدرسه نمیری؟
گفتم: پدر ومادر اجازه نمیدهند.
شهید ناراحت شد و دستم را گرفت و گفت: بلند شو با هم بریم، کسب علم و دانش دختر وپسر ندارد، همه با هم دست در دست یکدیگر باید برای پیشرفت و آبادانی کشور تلاش کنیم، همه باید به دنبال کسب علم و دانش باشیم. تا کشور ایران قدرتمند و باشکوهتر شود.
اکنون من معلم هستم و این را مدیون تفکر برادرم هستم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
انتهای پیام/