حافظ پیام خون هزاران شهید انقلاب باشید
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان،در 15 خردادماه 1338 در جزینک از توابع شهرستان زهک دیده به جهان گشود. پدرش «موسی» فردی زحمتکش و متدین بود، همواره تلاش میکرد فرزندانش را با احکام و فضائل دینی آشنا و آمیخته کند. تحصیلات ابتدایی را روستای محل تولدش گذراند و برای ادامه تحصیل به زابل آمد. با اوج گیری انقلاب اسلامی فعالیتهای خودش را شروع کرد و در سال 1358 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و با توجه به لیاقت و پشتکارش فرمانده سپاه هیرمند شد. در سال 1360 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک فرزند میباشد. پس از شرکت در عملیاتهای فراوان، سرانجام در آخرین روز مهر 1362 در مریوان کردستان در طی عملیات والفجر4 به آرزوی دیرینهاش رسید و به لقا الله پیوست. در ادامه متن کامل وصیتنامه پاسدار شهيد «بهمن خسروى»را در سالروز شهادتش میخوانیم:
بسم رب الشهداء والصديقين
ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ
آنان كه چون مصيبتى پيشامد ناخوشايندى به ايشان رسد، گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او بازمى گرديم (بقره 156)
حمد خداوند عالميان را كه جهان را با آن همه نعمتهايش آفريد و انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و از ميان آنها پيغمبرانى را جهت راهنمایى انتخاب كرده و بر آنان كتاب آسمانى نازل نموده و آخرين آنها را محمد (صلی الله علیه و آله) قرار داد و قرآن را جهت راهنمایى مسلمانان بر پيغمبر نازل كرد، حمد بىپايان خدايى را كه مرا در عصر و زمانى آفريد كه پس از گذشت چند سالى از عمرم بر ايران حكومت اسلامى به رهبرى نايب برحق امام زمان (عجل الله و تعالی فرجه شریف) حكمفرما باشد و بعد از گذشت چهارده قرن بار ديگر حكومت اسلامى بر جامعه ما حكم فرما باشد.
ولايت فقيه بر حسب آيه شريفه ((اطيعوالله و اطيعوالرسول واولى الامر منكم)) در جمهورى اسلامى تحكيم يافت، شكر بیحد خدايى را كه توفيق شركت در صف رزمندگان اسلام نصيبم نمود و حال كه خداوند توبه گناهانم را پذيرفته است سلام بر حضرت مهدى (عج)، دريچه فيض الهى بر خلق و منجى انسانها و درود بىپايان بر نايب برحقش حضرت امام خمينى و درود به روان پاك شهداى اسلام از صدر تاكنون و سلام بر امت شهيدپرور در خط امام.
براى آخرين بار اين قلم ناتوان را بر روى كاغذ مىآورم، و احساسات درونى خود را بازگو مينمايم بعد از سالها كه در خواب غفلت بودم و سرمايه عمرم را بيهوده به هدر دادم به نداى رساى امام بزرگوار حجاب قلم را هم دريد. و دريچهاى از نور بر دلم گشوده شد تا در سايه ولايت او خود را بازشناسم و وظيفه خود را احساس كنم اينك كه اين كلمات را مىنويسم. و بعد از چندى اگر خدا لطفش را بر ما ارزانى دارد و لباس زيباى شهادت را بر تنم بپوشاند احساس مىكنم كه شايد تكليف خود را انجام دادهام، خوشا به حال آن عاشقى كه خدايش توفيق دهد و با خلوص و نيتى پاك كه تنها براى خدايش باشد اين راه را بپيمايد و قفس تنگ و تاريك تن را بشكند و روحش پروازكنان به معشوق واصل گردد، زيرا كه دنيا با تمام دورنگيها و نيرنگها براى عاشقان الله كوچك است. خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده آنها در راه خدا جهاد ميكنند كه دشمنان دين را بكشند يا خود كشته شوند. اين وعده قطعى است (قرآن كريم) چه سعادتى از اين بالاتر كه در ماه پيروزى خون بر شمشير شاهد شهادت را در آغوش گيرم اينك كه لحظات آخر عمرم را مىگذرانم چقدر زيباست روحم و چقدر عالىاست فكرم و چقدر والاست روانم، من ميروم و با رفتنم به تمام خفتگان تاريخ هشدار مىدهم كه بيدار شويد، كه صبح نزديك است من ميروم و با رفتنم به تمام ظالمان تاريخ هشدار مىدهم كه انسان شويد ((ان الله لايحب الظالمين)) من ميروم و با رفتنم به تمام غيرمسلمانان تاريخ هشدار ميدهم كه مسلمان شويد كه بزودى مهدى (عج) مىآيد، و روسياهى شما نمايان ميگردد، آرى من ميروم و مىسوزم و با سوختنم شعلههاى نورانى مىافكنم و ظلمتها را به روشنايى مبدل ميكنم. آرى من ميروم تا به همه ماندگان نيز بفهمانم كه رفتن در راه خدا موت نيست بلكه حيات است، و مرگ نيست بلكه زندگى جاويد است و نيست شدن نيست بلكه از ماديت به معنويت پيوستن است، آرى من ميروم.
برادران و خواهران عزيزم كه چشم اميد اسلام و امام به شماست مطمئن باشيد كه خدا يار و ياور شماست و حرفهايم را خلاصه مىكنم و اينكه با خدا باشيد و براى خدا كار كنيد و در فكر خدا باشيد و براى خدا قيام كنيد و براى خدا سكوت، و اينك خانواده عزيز و محترم و گراميام و اى مادر دردمندم كه آنقدر در زندگى سختيها را تحمل كردى و اميدوارم كه پس از شهادت من شما خط حزبالله را همان خط امام است. فراموش نكنيد ولو اينكه به قيمت همه مال و جانتان تمام شود و نيز سخنى با همسرم كه چقدر سخت است لحظهاى كه خبر شهادتم را مىشنود ولى ميدانم كه او زينبوار استقامت ميكند و سميهوار فرزندش را تربيت مىكند، سلام بر پدر و مادر عزيزم كه عمر پربهايتان را در راه تربيت من صرف نموديد خواهش مىكنم كه هيچگاه از ياد خدا غافل نشويد و با ياد خدا دلتان را آرامش دهيد تا به فكر من نباشيد كه علاقهتان نسبت به من باعث ناراحتى شما نشود اما از برادران عزيزم كه هر كدام به حقيقت حق برادرى را به اين حقير به انجام رساندند طلب بخشش و حلاليت دارم و همچنين از خواهرن عزيزم حلاليت مىطلبم و اميدوارم كه مرا ببخشيد ضمنا وصيت من اين است كه حجاب خود را رعايت كنيد كه حجاب شما كوبندهتر از خون من است، اى مادر و اى همسرم، شماها كه افتخارتان به آن است كه فرزندتان و همسرتان به خدا پيوسته در آن هنگام كه دلتان شكست و مشغول عبادتيد تنها امام را دعا كنيد كه اميد مستضعفان است، و اى خواهرانم شما هم زينبوار در سوگ برادرتان با ظالمان مبارزه كنيد و نكند بنشينيد و تنها گريهتان را در و ديوار بفهمند بلكه صداى ناله و گريه شما گوشت و پوست همه مستكبرين و ظالمان تاريخ را بلرزه درآورد و پشت ستمگران را شكند و گريههاى شما گرسنگان را سير و پرخوران را نابود كند. و ديگر سخنم با ياران باوفايم و دوستان عزيزم كه در تنهايى مرا يارى مىكردند ميباشد شما اى مجاهدان بزرگ و اى زاهدان شب و اى شيران روز كه صداى گريهتان شبها به گوش ملائكهها ميرسد و صداى نعرهتان در روز قدرت تفكر را از دشمنان اسلام گرفته به هوش باشيد كه شيطان در كمين شماست و با خدا باشيد و مبادا دست از خط حزبالله كه همان خط امام است برداريد و اتحادتان از بين نرود كه دشمنان در انتظار تفرقه هستند.
اكنون كه به شكر الله خداى متعال موفق شدم كه خون ناقابل خود را در راه خدا اهداء كنم چند نكته را به عنوان وصيت به تو همسر مهربانم مىكنم همسرم، اكنون اسلام وارث خون دهها هزار شهيد است كه خون پاكشان را براى آبيارى درخت تنومند انقلاب اسلامى فدا كردند همسرم بايد سعى كنى كه حافظ پيام خون اين عزيزان باشى همسرم، تويى كه بايد زبان گوياى اين شهيدان باشى تا خونشان در تاريخ كمارزش نشود، و همسرم فرزندمان را خوب تربيت كنى كه مثل علىاكبر حسين (ع) راهم را ادامه دهد، و در آخر مىگويم دعايم كنيد كه سخت به دعا محتاجم و از خدا برايم طلب مغفرت كنيد كه با قلبى سياه و كولهبارى پر از گناه ميروم و اميدوارم كه خداوند مرا ببخشد و بيامرزد.
والسلام
بهمن خسروى 23/7/62 مطابق با 11 ماه محرم
روحش شاد و یادش گرامی باد.
انتهای پیام/