مادر شهید «کورش نظافتی» نقل میکند: «همه محله خبر داشتند بجز ما. به مادر شهیدان اسماعیلی گفته بودند شما همراه ما بیایید تا خبر شهادت کورش را به مادرش بدهیم. اما او گفته بود نمیتوانم. این مادر، بچهاش را بدون پدر و با سختی بزرگ کرده، خیلی برایش سنگین است.»
داود عاشق ایثار و فداکاری بود با وجود سن کم، خیلی به خانواده اصرار میکرد که به جبهه برود به مادر میگفت: من دوست دارم به جبهه بروم مادر دعا کن شهید بشوم، جالب اینکه مدرسه رفته بود، در مراجعت به خانه تآخیر کرد، باخبر شدیم به جای مدرسه، به جبهههای نبرد حق علیه باطل عزیمت کرده است.
شهید علیرضا سرلکنوروزی جوان بسیار مومن و با ایمان بود که به هیچ وجه نمازش ترک نمیشد. عضو فعال بسیج بود. در پایگاه و بسیج انجام وظیفه میکرد تا اینکه در سال ۱۳۷۷ به خدمت سربازی فراخوانده شد و از طریق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران لشگر ۲۳ تکاور راهی منطقه عملیاتی دهلران شد.
شهید کازرانی دوره مقدماتی پرواز را در ایران و دورهی تکمیلی و تخصصی را به مدت دو سال در آمریکا گذراند. او پس از بازگشت به میهن به جمع خلبانان شکاری پایگاه «نوژه همدان» پیوست و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به تهران منتقل شد و به عنوان استاد خلبانی جنگنده F4 به آموزش پرداخت.
شهید حجت اله یوسفیه در شهرستان گرمسار بهدنیا آمد، تحصیلاتش را تا پایان دوره کاردانی سپری کرد و معلم شد. او پس از رشادتهای فراوان بیست و سوم اسفندماه ۱۳۶۴ در سلیمانیه به شهادت رسید. پیکر مطهرش سالها در منطقه برجاماند و پس از تفحص اکنون به میهن اسلامی بازگشته است.
شهيد «حسن ناودل» با فرا رسیدن زمان ورود به مدرسه تحصیلات خود را آغاز کرد و توانست مقطع ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر بگذارد و موفق به اخذ دیپلم شود. سپس به عنوان معلّم مشغول به کار شد.