وصیتنامه شهید صفرعلی دارابی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاًبل احیاء عندربهم یرزقون
گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
با درود و سلام بیکران بر یگانه منجی عالم بشریت و آخرین ستاره
فروزان آسمان ولایت و امامت و آخرین سلاله پاک رسول الله حضرت ولی عصر (عج) و نائب
بر حقش امام خمینی بت شکن عصر و ابراهیم زمان و با سلام و درود بر تمامی شهیدان از
شهداء کربلای امام حسین (ع) تا کربلاهای ایران و در رأس آنها شهید مظلوم آیت اله دکتر بهشتی و دیگر شهیدان جبهههای حق علیه باطل و سلام و درود بر جانبازان و
پاکبازان انقلاب و در رأس آنها حجت
الاسلام خامنهای رئیس جمهوری اسلامی
ایران که سند زنده این انقلاب میباشد.
ما چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم و شهادت همانند میوهای است که نمیتوان آنرا از درخت چید تا خود بشکفد و به بار نشیند. و چون شهادت اوج
حرکت یک انسان است باید سرمایهگذاری
عظیمی کرد و باید خدا و قرآن را کاملاً بشناسیم و امیدواریم که به این پیروزی دست یافته
و جان بیارزش خود را برای خدا و
قرآن و اسلام به آفریننده خود تسلیم نمایم.
خدایا میدانی
و میدانم که در این چند سال زندگیم
جز گناه و معصیت کاری نکردم. پروردگارا از آن روزی که تو را شناخته و با تو پیمان
بسته و به تو ایمان آوردم و احکام اسلام و جبهههای حق علیه باطل را شناختم با تو پیمان بستم که تا آخرین نفس و تا آخرین
قطره خونم از کشور اسلامیمان دفاع کنم.
بار پروردگارا من گناهکار بودم و معصیتکار، خداوندا
گناهان مرا ببخش و بیامرز.
خدایا خود گواهی که با تو و امام و امت شهید پرور ایران پیمان
بستم که تا آخرین قطره خونم با دشمن متجاوز بجنگم و اگر بدنم قطعه قطعه شود رگها و
استخوانهایم را ببرند و از هم جدا کنند هرگز از دین تو دست بر نخواهم داشت.
پدر، مادر، برادرانم و عزیزانم ممکن است که من کشته شوم و
جنازهام به دست شما نرسد، یا مفقود
و یا اسیر شوم مبادا هیچگونه ناراحتی و نگرانی برای شما پیش آید، امید آن دارم که
بگویید این فرزند ما در دست ما امانت بود ، پدر و مادر نه فقط من امانت بودم بلکه
همه فرزندان شما نزد شما امانت هستند و باید خدا را شکر کنید که چنین فرزندی داشتید
و چنین فرزندانی خواهید داشت. و این بزرگترین افتخار است هم برای شما و هم برای من
و باید خوشحال باشید و این خوشحالی باعث میشود که مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها مخصوصاً امریکای جهانخوار و منافقین
کوردل بزنید و من میدانم شما در پیشگاه
خداوند متعال محشور خواهید بود و پدرجان از شما که برایم زحمت زیادی کشیدهای حلالیت میطلبم.
اما تو ای مادر مهربانم امید من این است که از شهادت من هیچگونه
ناراحتی نداشته و برای شهادت من گریه نکنی، برای سید و سالار شهیدان و طفل شش ماهه او علی
اصغر گریه کن. مادرم میدانم که
چقدر برای من زحمت کشیدهای تا مرا
به این سن و سال رساندی از شما نیز حلالیت میطلبم و امیدوارم خطاهای مرا ببخشی و از بدیهای من درگذری انشاءا...
و شما برادران عزیزم، اگر زمانی شما را ناراحت کردم مرا
ببخشید و حلالم کنید و امید این را دارم که پس از شهادت من سنگر مرا خالی نکنید و
اسلحه مرا بر زمین نگذارید و از شما برادر کوچکم میخواهم تا راه من و سایر شهدا را ادامه دهی و به دیگر برادرانم نیز
بفهمانی تا در آینده پیرو اسلام و قرآن باشند.
و اما تو ای خواهرم امیدوارم که با حجاب خود بر دین اسلام
پایدار بمانی و زینبوار حامل پیام
شهیدان راه حق و فضیلت باشی.
پروردگارا من برای این مملکت و امام امت شهیدپرور و مظلوم
ایران کاری نکردهام، خدایا خود این
خدمت کم و ناقابل مرا قبول کن و مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار ده.
خدایا این خدمت شرعی که وظیفهام بود تا جایی که توان در بدنم داشتم انجام داده و هدفی جز رضای تو و
اعتلای کلمه حق ندارم.
پروردگارا بارالها اگر هزار ضربت بر فرق من فرود بیاید و
با این وضع کشته شوم بهتر است تا در بستر بیماری بمیرم.
بارالها این گامهای مستقیم
ما را در دفاع از آرمانهای جمهوری اسلامی ایران تا مرحله شهادت استوار گردان و خدایا
ما را به حال خویش رها مکن.
خدایا یاریمان کن تا آنچنان باشیم که مورد رضای تو باشد و
برای تو زندگی کنیم و برای تو بمیریم.
بارالها از گناهان ما درگذر همانا تویی که
بخشنده و مهربانی.
از شما پدر، مادر ، برادران و همه بستگانم در این لحظات
آخر میخواهم که امام را تنها نگذارید
و همیشه برای امام دعا کنید و نیز از همه کسانی که وصیتنامه مرا میخوانند یا میشنوند میخواهم که راه من و دیگر شهدا را ادامه دهند.
پدر و مادرم، من 2 ماه روزه ماه مبارک رمضان که در جبهه
بودم قضا دارم و الحمداله فرایض دیگر خویش را کماکان بجا آوردهام لذا از شما میخواهم قضای این 2 ماه را برایم بجا آورید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
66/4/3 لشگر 17 علی ابن ابیطالب
گردان علی ابن ابیطالب
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی