نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
نوید شاهد خراسان جنوبی خاطرات از شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی مصاحبه و بیان خاطرات خانواده از شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد - «در کمین‌های طلائیه که رفت و آمد هر 24 ساعت یکبار ممکن بود، نیمه‌های شب 5-4 کیلومتر راه می‌آمد تا برسد به کمین و برای بچه‌ها آب می‌آورد تا احساس تشنگی نکنند ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید "حجت‌الله صنعتکار آهنگری‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۶۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۴

نوید شاهد - «عراقی‌ها از ترس و وحشت عزاداری‌های اسرا، روز قبل از تاسوعا به بهانه اینکه می‌خواهند به ما واکسن بزنند دارویی تزریق کردند که تا سه روز همه از پا درآمده بودیم. سردرد شدید، تهوع، بی‌حالی و خلاصه خیلی بهم ریخته شده بودیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۳

نوید شاهد - شهدا با پیروی از مولایشان حسین (ع) و یاران وفادارش، ادامه دهنده راه شهادت و ایثار او بودند. شهید "حیدر حیدری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. برادرش در روایت خاطرات او می‌گوید که برادر شهیدش هنگام آوردن آب برای هم‌رزمانش به شهادت می‌رسد...»
کد خبر: ۴۸۶۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۲

نوید شاهد - « صدامیان از خدا بی‌خبر آن شب از همه شب‌ها بیشتر خمپاره می‌زدند ولی رزمندگان بدون اعتنا به آتش مزدوران استکبار جهانی به سینه‌زنی و عزاداری خود ادامه می‌دادند ...» ادامه این خاطره را از زبان "رزمنده دفاع مقدس بهرام ایراندوست" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۶۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۲

نوید شاهد -«سید می‌گفت: مراسم عزاداری را به گونه‌ای اجرا کنید که عراقی‌ها متوجه نشوند، ولی هرگز دست از عزاداری برندارند و اگر عراقی‌ها اجازه نمی‌دهند دسته جمعی عزاداری شود، دو نفر با هم بنشینند و یکی بخواند و دیگری گریه کند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی" در دوران اسارت به روایت هم‌بند این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱

نوید شاهد -«وقتی پوستر را برای او بردم، آن را باز کرد و دید. حالتش خیلی دگرگون شد و با یک لحن بسیار خاصی گفت:بله دیگر، هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم "قدرت‌الله چگینی" از زبان یکی از دوستان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۱

نوید شاهد - یکی از همسایگان شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «امانت دار خوبی بود و همۀ مسجدی ها قبولش داشتند. همین شد که کلید قلک های کمک به مسجد را سپردیم دستش و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱

خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «17»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «من در آخر کلاس روی آخرین صندلی نشسته‌ام و به همین خاطر من می‌توانم این صفحه‌ها را با خودکار شخم بزنم و...» متن خاطره هفدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - برادر شهید "حسن شوکت‌پور" نقل می‌کند:«حسن چشم دوخته‌بود به پیکر امام. گریه می‌کرد و زمزمه. ناگهان حسن گفت: داداش! بلند شو. گفتم: بله! گفت: داداش، به احترام آقا بلند شو. با تعجب پرسیدم: کدوم آقا؟ حسن در حالی که به پیکر حضرت امام (ره) اشاره می‌کرد گفت: آقا کنار جنازه امام هستن ...» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۵۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره‌ای می گوید: «در کنار درسش کار می کرد. سراغ هر کاری رفته بود تا دستش در جیب خودش بماند و از پدرش پول نگیرد...»‌ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱

نوید شاهد - دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «اولین روز مدرسه بود. سر کلاس نشسته بودم و زل زده بودم به پسرک نیمکت جلویی که با بغل دستی اش خوش و بش می کرد...»‌ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - به مناسبت سالروز شهادت شهید "مجید کلوشادی" در مرداد ماه، ویژه‌نامه االکترونیکی شامل؛ «زندگی‌نامه، وصیت‌نامه، خاطرات شهید و ...» در سایت نوید شاهد کرمانشاه تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد.
کد خبر: ۴۸۵۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - همرزم شهید "ابوالفضل هراتی" می‌گوید: «با هم رفتیم خط. توی سنگرها، پیش بچه‌ها. چه حال و هوایی! حاجی با شوخ طبعی‌های همیشگی‌اش کلی به من انرژی می‌داد. نزدیکی‌های اذان صبح از خواب پریدم. گفتم حاجی ازت ممنونم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۵۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد- سعید طلوعی همرزم شهید " سید مجید کلوشادی" در روایتی می گوید:« در عملیات بیت‌المقدس موقع حرکت داخل ستون، یکی از دوستان او به‌ نام شهید مرتضی ریزه‌وند بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش، محتویات داخل حفره شکم او بیرون ریخت و این در حالی بود که شهید کلوشادی آن‌ها را جمع و داخل شکم او می‌کرد. در عملیات کربلای 5 از ناحیه پا مجروح شده بود اما زمانیکه از حالش می‌پرسیدم با لبخند از خوب بودنش سخن می‌گفت.»
کد خبر: ۴۸۵۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - شهيد "بهمن شبان پور" در نامه ای خطاب به خانواده می نویسد: «من خيلی زياد ناراحت هستم چون همين زودي ها خبر رسيده که ما را به جبهه نمي برند و هر روز گريه و دعوا با سرپرست اعزام نيرو دارم که چرا ما را نمي فرستند. حميد جان برايت بگويم.» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - برادر شهید "گودرز انصاری" در خاطره ای می گوید: «گودرز، در سال شصت و یک و در عملیات فتح المبين مجروح و پای راستش تا زیر زانو قطع شد. او به مدت یک سال بعد از مجروح شدن، نتوانست به جبهه برود و در این مدت به حوزه ی علمیه شیراز رفت.» متن خاطره ابن شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۹

نوید شاهد - پدر شهید "فرامرز علی‌حسینی" نقل می‌کند: «سیزده اردیبهشت ۶۳ یک نفر را برای انتقال به سنگر انفرادی می‌خواستند. فرامرز داوطلب می‌شود و با تلاش بسیار به سنگر انفرادی می‌رود. پس از چند دقیقه از سوی دشمن متجاوز در حوالی سنگر خمپاره‌ای به زمین می‌خورد و بر اثر برخورد ترکش‌ها بر سر، به وصال معشوقش می‌رسد.» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۵۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۹

روایتی کوتاه از همرزم شهید" نعمت الله خوش راه"؛
نوید شاهد-علی سیفی همرزم شهید" نعمت اله خوش راه" می گوید:« روزی که عازم جبهه شدیم ما را به سرپل ذهاب بردند آنجا به ما لباس مختصری دادند و گفتند باید جهت دریافت حقوق نام نویسی کنید تا تحت پوشش بسیج باشید. همه برادران که با خلوص آمده بودند نپذیرفتند که حقوق بگیرند یادم هست که شهید خوش راه حتی جوراب هایش را هم از پا در آورد و پس داد زیرا وی می خواست کارش خالصانه و برای خدا باشد .»
کد خبر: ۴۸۵۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۹