آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۷۳۹۲
۱۱:۱۱

۱۴۰۴/۰۵/۱۴

موقعی باز خواهم گشت که پیروزی را با خود بیاورم

شهید «علی اصغر رستمی موزیرجی» در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: موقعی من باز خواهم گشت که پیروزی را با خود بیاورم، یا پیروزی کربلا را یا پیروزی آخرت یعنی شهادت؛ و انشاءالله این جنگ به نفع اسلام و ایران به پایان می‌رسد.


به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «علی اصغر رستمی موزیرجی» دوم مهر ۱۳۴۲، در شهرستان بابل به دنیا آمد. پدرش مختار و مادرش صدیقه نام داشت. در تاریخ چهاردهم مرداد ۱۳۶۴، در مهاباد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. پیکر او در گلزار درویش فخرالدین به خاک سپرده شد.

موقعی من باز خواهم گشت که پیروزی رابا خود بیاورم

فرازی از وصیت نامه شهید «علی اصغر رستمی موزیرجی»:

سلام بر مهدی علیه السلام و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی درود و بر تمامی خانواده‌های شهید پرور ایران. زمان، زمان حسین (ع) است و ایام، ایام عاشورا. من به عنوان وظیفه‌ای که در درون خود حس کردم و این کار را بر کار‌های دیگر انسان ساز‌تر می‌دانستم به سوی جبهه رفتم و برای پیروزی اسلام و صدور انقلاب به کشور‌های دگر تا آنجا که بتوانم با جان و مال در راه خدا خواهم کوشید تا شاید خداوند متعال از من در این دنیا راضی باشد.

موقعی من باز خواهم گشت که پیروزی را با خود بیاورم یا پیروزی کربلا را یا پیروزی آخرت یعنی شهادت؛ و انشاءالله این جنگ به نفع اسلام و ایران به پایان می‌رسد و انقلاب ما به عراق و بعد به کشور‌های دیگر صادر می‌شود. اما بعد این جنگ، جنگ‌های بعدی یعنی با اسرائیل هم هست و این جنگ با عراق دوره تمرین و آزمایش است برای جنگ‌های اصلی و بعدی، زیرا اماممان فرمودند اگر این جنگ تا بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم و پس شما نباید ناراحت باشید که جنگ است با این که خطری برای ما هست مدت کوتاهی به جبهه رفتم اماممان می‌فرماید:

ما برای کشته شدن حاضریم و با خدای خویش عهد نمودیم که دنباله رو امام خود سیدالشهدا باشیم. پس ما باید برویم و می‌رویم و اگر کشته شویم جزء یاران امام حسین خواهیم بود انشاء الله

پدر گرامی: مرا به خاطر رضای خدا از بدرفتاری‌های که در حق شما کردم بگذرید و از همه می‌خواهم که برای من طلب آمرزش فرمائید و از خداوند بخواهید با فضل و کرمش با من رفتار نماید این کار را حتماً برای من انجام دهید نماز و روزه هایم یادتان نرود و هم چنین امام عزیزمان را فراموش نکنید در ضمن من مقدار زیادی روزه و نماز دارم که از شما عزیزان می‌خواهم که انجام دهید.

مادرجان: بعد از شنیدن خبر شهادت من خواهش می‌کنم اشک مریز وبه برادرم بگو در مرگ من اشک نریزید، زیرا امام بزگوارمان در سوگ فرزندش اشک نریخت، چون می‌دانست رضای خداوند در این امر می‌باشد. زندگیمان سودی که نداشت شاید با مرگم بتوانم برای اسلام موثر بوده و سودی نداشته باشم.

در این مدت به یاد شما بودم و شما را دعا می‌کردم و التماس دعا دارم.

پدر و مادر: من برای شما پسر خوبی نبودم، اما از شما می‌خواهم که مرا عفو کنید و مرا ببخشید که اگر نبخشید تمام زحمات هایم به هدرخواهد رفت و همین طور شما برادرانم و شما دوستان و آشنایانم مرا ببخشید و حلالم کنید.‌ای برادران پیوسته در راه پیشرفت اسلام عزیز کوشا باشید و تمامی فرامین امام را به جان و دل پذیرا باشید و زمان زمان حسین است و ایام ایام عاشورا. در راه خدا قدم بردارید که نیستی و هستی از اوست.

آخرین وصیتم به شما این است که همیشه به یاد خدا باشید و امام را تنها نگذارید و با دشمنان سخت بجنگید و نگذارید یک لحظه قلب امام بدرد آید و هر وقت امر کرد فوراً آن امر را انجام دهید از شما برادران می‌خواهم که اسلحه آغشته به خونم را لحظه‌ای بر زمین نگذارید.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه