برادران و خواهران همیشه در راه خدا خدمت کنید
به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید منصور معترف، یکم بهمن ماه 1346، در شهرستان زاهدان دیده به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم تیرماه 1363، در بستان در آب غرق شد و به شهادت رسید. مزار او در بهشت مصطفی زادگاهش قرار دارد.
بسم الله الرحمن الرحيم
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
«هرگز گمان مبرید آنانی که در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند».
«این وصیت نامهها انسان را میلرزاند و بیدار میکند». (امام خمینی)
با سلام و درود فراوان به آقا امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف) نایب بر حقش این پیر جماران، موسی زمان خمینی بت شکن و شهیدان طـول تـاريـخ فـی سبيل الله و مجروحين و معلولین.
وصیت اولم به پدر و مادرم؛
اگر من شهید شدم هیچ ناراحت نباشید و افتخار کنید که پدر و مادر یک شهید هستید. اگر من شهید شدم برای من عزا نگیرید، برای من همچون شب عروسی جشن بگیرید و هرگز گریه نکنید زیرا دشمن می فهمد و خوشحال می شود و به برادرم بگویید همچون علی (ع) عمل کند همچون علی (ع) مردانه کشته شود و به خواهرانم بگویید همچون فاطمه زهرا (س) عمل کنند و حجاب خودشان را حفظ کنند. تا مشت کوبندهای بر دهان ابر جنایتکاران باشد. اگر اسلام با خون من زنده می ماند، پس ای تانکها و مسلسلها مرا در برگیرید و مرا پاره پاره کنید تا شاید مقداری از گناهانم بخشیده شود و خدمتی هم به اسلام کرده. پدر و مادرم من می دانم که در حق شما ظلم کرده ام و شما را از خود رنجانده ام، به خدا قسم پشیمان شده ام. مرا ببخشید تا خدا هم از دست من راضی شود. و اولین سفارشم این است که نمازتان را به وقت بخوانید و در راه خدا تا میتوانید خدمت بکنید.
وصیت دیگر من با این سنگر نشینان پشت جبهه این دانش آموزان عزیز و گرامی است. هرگز در درس خواندن تنبلی نکنید. درستان را با جدیت تمام بخوانید، زیرا دشمن از درس خواندن شما می ترسد و از شایعه پراکنی کردن بپرهیزید و وصیت بعدی من به مردم غیور و شهیدپرور ایران است؛ مردم عزیز هرگز جبههها را ترک نکنید و نگذارید رزمندگان در جبهه خسته شوند و همچنین مردم را ارشاد کنید و دعا به جان امام را فراموش نکنید در آخر پدر، مادر، برادران و خواهران همیشه در راه خدا خدمت کنید و حجاب تان را حفظ کنید. زیرا دشمن از حجاب شما می ترسد و برادر گرامی اگر من شهید شدم دیگر فرصت نده و زودتر اسلحه مرا بردار و سینه دشمن را نشانه بگیر و سینه دشمن را واژگون کن. پدر و مادر مرا حلال کنید.
خداوندا من خجالت می کشم که در صحرای محشر بدن ابا عبد الله (ع) پاره پاره باشد در صورتی که بدن من سالم باشد. آرزو دارم که بدن من همچون بدن ابا عبدالله (ع) پاره پاره باشد که در صحرای محشر روسفید باشم. خداوندا هر موقع که خودت خواستی مرا از این دنیا ببر.
مبادا خویشتن را واگذایم
امام خویش را تنها گذاریم
ز خون هر شهیدی لاله ای رست
مبادا روی لاله پا گذاریم