شهید«سیدحسن موسوی» در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد: در ضمن به برادرانم هم می گویم که هیچ برای من ناراحت نباشند. چون راهی را که انتخاب کرده ام راه انبیاء و راه خداست و اگر هم شهید شدم برای من ناراحت نباشید.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید سیدحسن موسوی، چهاردهم اردیبهشت 1337، در شهرستان زاهدان به دنیا آمد. پدرش سید تراب، در شهربانی کار می کرد و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم مرداد 1362، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به کتف و پا، شهید شد. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

راهی را که انتخاب کرده ام راه انبیاء و راه خداست

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولی تو کشته بشویم و به فیض شهادت نایل گردیم اگر چه دنیا زیبا و دوست داشتنی است. دنیا آدم را به طرف خودش می کشد اما خانه پاداش الهی خانه آخرت خیلی از دنیا زیباتر است. خیلی از دنیا بالاتر و عـالـی تــر است اگر مال دنیا را آخر کار باید گذاشت و رفت، پس چرا انسان آن را در راه خدا انفاق نکند و اگر این بدن های ما ساخته شده است که آخر کار بمیرد، پس چرا در راه خدا بیشتر قطعه قطعه نشود؟

سایه های تاریک کرانه های افق هنوز مصدوم نشده و پرده سیاه و مظلوم آن بر سراسر دشت گسترده بود. هیچ چیزی نمی توانست هویت خود را آشکار سازد، همه موجودات استراحت کرده بودند. شب تیره رفته بود ولی سیاهی آن هنوز بر محیط سایه می انداخت جهان پر غوغا از آرامش و سکوت خارج نشده بود در چنین هنگامی نسیمی خنک از دشت به خون تپیده خوزستان برخاست که یادآور برادران رزمنده ای بود که خون خود را نثار اسلام عزیز در این پهن دشت کرده و به لقاءالله پیوسته بودند. شهیدانی چون شهداء هویزه، سوسنگرد، بستان، شوش و خونین شهر.

بله نسیمی خنک از دشت به خون تپیده خوزستان برخاست تا از این دشت خرم و سرسبز عبور کرده دریای امواج کرخه را نوازش کند. این طلیعه بامدادی می خواست تا مقــدم مبارک خود نزدیکی خود را اعلام کند. این پیک خجسته که موجب اهتزاز برگ های نیمه جان و شاخ های نیمه عریان درخت هاست سرشار از نشاط به درخت خود را ادامه می داد بر هر آشیانه ای عبور می کرد قانون طبیعت را که برابری است اجرا می نمود او از چادرها و سنگرهای برادرانی که سرشار از عشق به خدا و رسول خدا بودند هم می گذشت.

مادر عزیزم ما همه در محضر حق تعالی هستیم. آیا گمان می کنید که ما شما را بیهوده آفریدیم و امتحان نمی شوید و هرگز به سوی ما بازگشت نخواهید کرد (قرآن کریم) بله، من شيعه دوازده امامی هستم و حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر اسلام عزیز و این بزرگ ترین لطفی است که خداوند شامل حال ما کرده است که ما در راهش نجنگیم و اسلام عزیز بر سرتاسر دنیا جایگزین بشود و من هم این را وظیفه خود می دانم و هرچه زودتر وارد جبهه های جنگ بشوم و تا با این کفار بعثی دارد کارزار شده و در این جهاد مقدس که ملت مسلمان ایران بر علیه تمام ابر قدرت های شرق و غرب آغاز کرده مـن هـم به نوبه خودم در این جهاد شرکت کردم، امیدوارم که خداوند از ما قبول بکند. پدر و مادر عزیزم ما که در این مدت سال های زندگیمان خدمتی نکردیم، پس بگذار با ریختن خونمان در پای درخت اسلام خدمتی به اسلام بکنیم.

در ضمن به برادرانم هم می گویم که هیچ برای من ناراحت نباشند. چون راهی را که انتخاب کرده ام راه انبیاء و راه خداست و اگر هم شهید شدم برای من ناراحت نباشید.

 ننگ است ما را خانه ننگ ای برادر

            بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر

ننگ است ما را خانه بر دشمن نهادن

              تاراج و باج و فتنه را گردن نهادن

فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید

              تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید

 حکم جلودار است بـر هـامون بتازید

              هامون اگر دریا شود از خون بتازد

 فرض است فرمان بردن از حکم جلودار

               گر تیغ بارد گو ببارد نیست دشوار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده