شهید «محمود دولتی مقدم» در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد: زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید محمود دولتی مقدم، دوم شهریور1345، در روستای لدوش خاک از توابع شهرستان بابل چشم به جهان گشود. پدرش غلامعلی و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال 1368 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار بر اثر اصابت گلوله به خودرو و انفجار آن به شهادت رسید. پیکر او در بهشت مصطفی شهرستان زابل به خاک سپرده شد. برادرش علی اصغر نیز به شهادت رسیده است.

زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید

بسم الله الرحمن الرحيم

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». (سوره آل عمران آيه ١٦٩تا ۱۷۱)

«البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند، بلکه زنده در حیات ابدی شدند و در نزد خداوند متنعم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان گردید شاد مانند و آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته اند و بعداً در بین آنها برای آخرت خواهند شتافت، مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورند و آنها را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد».

با سلام و درود به ارواح شهدای اسلام و امام شهیدان (ره) انقلاب اسلامی و با سلام به محضر مقام معظم رهبری وصیت نامه خود را آغاز می نمایم:

 هشت سال دفاع مقدس امت اسلامی ایران بزرگ، تابناک ترین فراز تاریخ انقلاب ارزشمند اسلامی است. این دلاوری ها و ایثارگری های عظیم که خیال پردازیهای تمامی قدرت های شیطانی و در رأس آنان استکبار جهانی را باطل و خنثی نمود و برتری کامل ایمان و عزم و اراده ملت ها را بر همه قدرت های باطل نمایان کرد، به دست بهترین فرزندان راستین اسلام خصوصاً ادامه دهندگان راه سرخ سرور شهیدان تحقق بخشید. همین انگیزه پاک و عظیم بود که خداوند منان به حقیر توفیق داد که در حین نوجوانی وارد عرصه های حق علیه باطل شوم. ولی خدایا شرمنده و شرمسار هستم علیرغم این که جبهه به جبهه و سنگر به سنگر به دنبال گم گشته خود که شهادت نام دارد، به آن متأسفانه نائل نگشتم ولی خدای بزرگ به لطف و مرحمت تو نا امید نیستم. خدایا بنده سر تا پای تقصیر را ببخش و بیامرز. من در پیشگاهت سرافکنده و روسیاهم و لحظه لحظه ای که در این جهان نفس کشیده ام، توأم با خطا و نافرمانی بوده و ای خدای بزرگ اگر من دست از بندگی برداشته ام، تو ای معبود من دست از خدایی بر نمی داری. خدایا اگر از مال دنیا چیزی در اختیار ندارم، نگران نیستم زیرا که باورم این است که این دنیا فانی و زودگذر و موقت است.

معبودا، سپاس تو را که من نبودم تو بودم کردی. وجود نداشتم تو وجودم بخشیدی و اشرف مخلوقات نمودی و در آسمان و زمین از میان این همه ادیان مختلف، مسلمان زاده ام نمودی و در میان مسلمانان از شیعیان قرار دادی و عشق پیامبران و امامان خصوصاً عشق مرتضى على (ع) آقا امام حسین (ع) حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت زينب (س) و آقا ابوالفضل العباس (ع) را در گوشه دل بی تابم قرار دادی.

 خدایا از خودت می خواهم که این وصیت نامه را وصیت نامه آخرم قرار دهی زیرا که از بس وصیت نامه نوشتم خسته شده و به آن آرزوی دیرینه و قلبی خود متاسفانه نائل نگشتم. زیرا که مدت هاست که از جانم سوز و آتش درد و جدایی برمی خیزد.

اکنون با دنیایی مملو از غم و اندوه و رنج ماندن و پوسیدن، به سویت می آیم و طلب فوز عظیم شهادت را می نمایم. خدای من آخر تا کی شاهد لبیک گفتن بهترین بندگان خودت به سویت باشم و آنها را نظاره گر باشم. خدایا شهدا را می گویم و وقتی در مراسم تشییع جنازه شهیدان قرار می گیرم، از روح ملکوتی آنان درخواست می کنم که حقیر را نیز لایق پیوستن به خیل شهیدان راه خودت نصیب شود.

پدر جان به عنوان فرزند کوچک تان که شرمنده زحمات چندین ساله تان برای خویش هستم، یاد بیش از ٤٥ سال زحمت و تلاش و سختی را بر پیکر خسته تان حس می کنم، تویی که با یک چشم و سوزن و درفش علاوه بر اداره امورات زندگی مادر برادران و خواهران امورات معیشتی خانواده ما را نیز عهده دار شدی، امیدوارم این همه زحمتی که بنده ایجاد نمودم ما را ببخشید. زیرا که خود به آنچه که به من مساعدت نمودی محتاج بودی. پدر جان شکایت از مشیت پروردگار ندارم و در عوض به شما افتخار می کنم که با همه مشکلات و سختی ها با قامتی به استواری ایمان ایستاده اید و عظمت آدمی را به بی نیازی از خلق می دانستی و همچنان شاکر خداوند تبارک و تعالی بوده اید و هستید.

 مادر جان از زمانی که برایم از سرور شهیدان آقا امام حسین (ع) گفته بودی و سردار کربلای او را یعنی قمر بنی هاشم آقا ابوالفضل العباس (ع) را بـه مـن شناساندی و از غریبی و تنهایی و بی کسی اش برایم مصیبت و رباعی ها خوانده بودی، برایش گریستم و اشک ها بر آن سر بی تن ریختم و ناله ها و آه جان سوز برای یارانش و همچنین برای اسیری زینب (س) و کودکانش کشیدم. پس مادر مهربانم که هرگز زحمات بی حد و حساب شما را فراموش نمی نمایم اگر مواجه با این شدید که بنده به آرزوی خود نائل گشتم هرگز روحیه خود را از دست ندهید و همان سعه صدر و صبری را که در خصوص مفقودیت برادر عزیزم حاج صفر نشان داده بودید، آن را ادامه دهید. و اگر خواستيد بـرایـم اشکی از دیدگانتان جاری نمایید، حتماً آقا و مولا و سرور شهیدان را مد نظر خود قرار دهید. زیرا که اشک بدون یاد و نام آقا امام حسین (ع) معنی ندارد.

برادران و خواهران شریفم:

 بارها برایتان گفته ام و باز هم می گویم و این را از دل کوچکم به یاد نگه دارید، که دنیا بی وفاست و ارزش دل بستن به زرها و زیورهای آن را ندارد. و چشم دل به ذخایر آن بستن، چیز بیهوده می باشد. شما را سفارش می نمایم که سفارش ها و توصیه های برادر ارشدمان (حاج جعفر) را مو به مو اجرا نمایید زیرا که حقیر بعد از خدا از لحاظ معنوی هر چه دارا هستم مرهون زحمات و راهنمایی های بسیار ارزشمند ایشان می باشد. در پایان سفارش به شما حضرات این است که هرگز از یاد خدا غافل نشوید و تمامی دستورات احکام الهی را سرلوحه بر زندگی خود قرار دهید. خصوصاً نماز را به سروقت به صورت جماعت برپای دارید. تا موجب رضایت خداوند قادر و توانا فراهم گردد تا در روز قیامت در مقابل خدا و خوبان خدا انشاءالله شرمنده و شرمسار نگردیم.

همسر عزیزم و لایقم:

 از حضور گرانقدرتان معذرت و پوزش می طلبم زیرا که این مدت 2،3 ساله زندگی مشترک حقیر با حضرت عالی نتوانستم به نحو احسن حق مطلب را انجام دهم. انشاءالله که از این بابت بنده را کما فی السابق مورد عفو قرار می دهید. همسر مهربانم چنانچه خداوند ما را لایق دانست و اولادی عطا نمود، کمال مراقبت و مواظبت را از او بـه عمل آورید. تا انشاء الله او هم بتواند در این دنیای زودگذر تمامی احکام الهی را با قـوت انجام دهد و انشاء الله ادامه دهنده خوبی برای پدر خود شود. از این که نتوانستم وسایل زندگی آبرومندانه ای برای شما تهیه نمایم، شرمنده هستم. و آخرین وصیت بنده به شما این است که زندگی بعد از من را با کمال آرامش انشاءالله ادامه دهید.

در پایان سخنی با دوستان و آشنایان و امت حزب الله منطقه سیستان:

برادران و خواهرانم که به شما از صمیم قلب عشق و علاقه می ورزم مرا ببخشید و برایم طلب آمرزش کنید. ساختن خویش و هم نوعان خود را سرلوحه کارهایتان قرار نموده و با برخوردهای اسلامی بی مسئولیت ها و بی تفاوت ها را مسئول بار بیاورید. سوءظن و یا هر عامل ضد الفت قلبی را در خود راه نداده و باز هم بدانید که تنها مكتب امام و انقلاب شکوهمند اسلامی برای رهایی و رشد تعالی انسان و اسلام و جامعه اسلامی مؤثر است و هنوز زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت.

در پایان از همه عزیزان می خواهم دست از حمایت ولی فقیه و مقام عظمای ولایت و فرمانده کل قوا برنداشته و اوامر ایشان را با تمامی وجودتان به سر منزل عمل برسانید و با وحدت و انسجام خود مشت محکمی به دهان تمامی زورگویان خصوصاً استکبارجهانی وارد نمایید و از خون شهیدان از صدر اسلام تا کنون پاسداری عملی نمایید.

خدایا چنان كن سرانجام كار

                تو خشنود باشی و ما رستگار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده