جبهه - صفحه 4

جبهه

نامهِ شهید رضائی برای امام خامنه‌ای + دستخط

شهید «بهرام رضائی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که در نامه‌ای به رئیس جمهور وقت درخواست اعزام به خط مقدم جبهه را داشته است.

تصاویر دیده نشده از شهید بسیجی«احمد پرویزی»

نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر دیده نشده از شهید بسیجی«احمد پرویزی» را تقدیم مخاطبان ارجمند می‌کند.

طاقچه و عکس شهید|روایت دلتنگی‌های همسر شهید«یدالله پرنو»

«بسته‌کریمی» می‌گوید: یک روز که در منزل نشسته بودیم یدالله را دیدم که با یک عکس قاب شده بزرگ برگشت گفتیم: این چیه؟ گفت: اگر روزی شهید شدم این عکس را روی طاقچه بگذارید.

یاد یاران|تصاویر دیده نشده از شهید «عزیز مراد‌کلهری»

نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر دیده نشده از شهید «عزیز‌ مراد‌کلهری» را تقدیم مخاطبان ارجمند می‌کند.

شهید پاسدار «خسرو عباسی» در قاب دوربین

نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر شهید «خسرو عباسی» را تقدیم مخاطبان ارجمند می‌کند.

گفتگوی تصویری با همسر شهید«عزیز بیگ کبودیان»

شهید، بسیار وقت شناس بود

«فرصت عیوض بندی» می‌گوید: با اینکه شهید دائم در عملیات‌های مختلف حضور داشت و منزل نبود خوشبخت بودیم. وقتی به مرخصی می‌آمد برای رفتن حتی یک ساعت هم دیر نمی‌کرد به او می‌گفتم نمی‌شود دیر‌تر بروی می‌گفت: نه، اگر من دیر بروم دیگران هم روال من را در پیش می‌‌گیرند. باید برای حضور در عملیات‌ها به موقع حاضر باشیم.

اسناد ماندگار|شهید «عباد اله احمدی»

نوید شاهد کرمانشاه، اسناد به یادگار مانده از شهید «عباداله احمدی» را تقدیم مخاطبان ارجمند می‌کند.

سیری در روایت از شهید عسگری؛

«باغستانی از اخلاق»

شهید «علی‌اصغر عسگری» از شهدای دوران دفاع مقدس است. «محمدحسن مقیسه» در «ستارگان راه» روایتی جذاب از این شهید را نوشته است.

دست نوشته شهید«اکبرخاکزاد»

مادرم! بدان که من نزد شما امانت بودم

شهید«اکبرخاکزاد»، در بخشی از دست نوشته خود آورده است: تو ای مادرم! بعد از رفتن من گریه و زاری نکن. چون ما امانتی هستیم که از طرف خالق یکتا پیش شما گذاشته شده‌ایم و صاحب امانت، امانت خود را بالاخره دیر یا زود پس می‌گیرد.

مناجات نامه شهید«رسول گودینی»

خدایا! به من نیرویی عطا فرما تا با دشمنان اسلام بجنگم

شهید«رسول گودینی»، در بخشی از مناجات نامه خود نوشته است: از خدا می‌خواهم، نیروی فوق العاده دهد تا بتوانم این ضد خدایان را از بین ببرم و آنگاه در صورت امکان شهادتی با شرف به ما عطا فرماید.

تصاویر ماندگار|شهید سرباز «فؤاد فهمی» به روایت دوربین

نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر دیده نشده از شهید سرباز «فؤاد فهمی» را تقدیم مخاطبان ارجمند می‌کند.

خاطرات شفاهی والدین شهدا

هر چه دارم از برکت خون شهید است

«اسماعیل پاشا بنی عامریان» پدر شهید«محمد رضا عامریان»، می‌گوید: از طرف بسیج وارد جبهه شده بود. آن زمان من راننده اتوبوس بودم همکارانم متوجه شده بودند که محمد رضا شهید شده به من گفتند؛ امروز به تهران نرو. من از ماشین پیاده و به سمت منزل راهی شدم، همین که رسیدم خبر شهادت را دادند و ما هر چه داریم از برکت خون شهید است.

مناجات نامه شهید «کیومرث کردستانچی»

پروردگار من! می‌دانم برای رسیدن به درگاهت راه طولانی را باید طی کنم

شهید «کیومرث کردستانچی»، در بخشی از مناجات نامه خود آورده است: پروردگار من! ای دانای برون و درون من پیش از این برآن بودم که برای وصول به بارگاهت راه‌های بس دور و دراز در پیش دارم، باید مسافت‌ها را طی کنم و از گذرگاه‌های خطرناک بگذرم.

گفتگوی تصویری با همسر شهید «یوسف نیکزاد هرسینی»

شهید، برای من و فرزندانم افتخار بزرگی است

«فرشته مراد خانی» می‌گوید: من خودم را شرمنده یوسف می‌دانم چرا که افتخار بزرگی را برای من و فرزندانم به جا گذاشته است.

رضایت به رنگِ شهادت

«شهید صمد حميدی‌پور» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در روایت از او در کتاب «ستارگان راه» آمده است: «با تمام وجودش و با شرکت در راهپیمایی‌های روزهای آتش و خون، مهر تایید کارهایش را در صحرای فکه و در عملیات والفجر مقدماتی پای برگه کارکردش زدند؛ با رضایت و رنگ شهادت؛ سرخ، خونین، گرم.»

روایت رزمنده تبریزی از لحظه تحویل سال در جبهه؛

ابتکار شهید «رهبری» برای سفره هفت‌سین رزمنده‌ها

زنده‌یاد «بیوک آسایش جاوید» خاطره جالبی از ابتکار شهید «علی‌اکبر رهبری» برای برگزاری مراسم تحویل سال در جبهه ‌ها روایت کرده است.

سیری در کلام شهید «علی اسداللهی»؛

پاسدارِ خونِ شهدا باشید

شهید «علی اسداللهی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «ما به جبهه روى آورده‌ايم تا به نداى سالار شهيدان حسين (ع ) لبيك گوييم و پاسدارخون شهيدان باشيم.»

گفتگوی تصویری با همسر شهید «علی شبانی»؛

شهید، بدون پشتوانه به دل دشمن می‌زند

همسر شهید «علی شبانی» می‌گوید: شهید دوم مهر 1359 اولین روزی که دخترم را به مدرسه برد، به من گفت: دخترمان را از مدرسه برگردان من باید به قصر شیرین بروم، دشمن وارد خاک ایران شده. به گفته همرزمانش آقای بنی صدر به آنها می گوید جلو بروید و ما نیرو اعزام می کنم بدون پشتوانه به دل دشمن می زنند که اولین موشک به شهید و همرزمانش برخورد می کند و همانجا به شهادت می رسند.

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «غلامرضا یزدان پرست»؛

شناسنامه‌ام را دستکاری کردم و به جبهه رفتم

جانباز کرمانشاهی «غلامرضا یزدان پرست» می گوید: سال 1361 عضو بسیج شدم و طی عملیاتی در تاریخ 10 دی 1365 بمباران شیمیایی شدم. به خاطر دارم سنم برای حضور در جبهه پایین بود که شناسنامه ام را دستکاری کردم و جبهه رفتم.