از خط امام که ادامه خط رسول الله است خارج نشوید
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «شعبان علی توکلی» در سال ۱۳۳۹، در ماه مبارک شعبان، در خانوادهای مذهبی و خداجو به دنیا آمد. پدرش محمدحسن و مادرش، فردوس نام داشت از همان خردسالی، هوش فوقالعاده و ایمان عمیق او آشکار بود. در دامان پدر و مادری بااخلاق پرورش یافت و نخستین درسهای زندگی را در سایهٔ عبادت و تقوا آموخت. دانشجو کارشناسی در رشته متالوژی، جهادگر و دانشجو بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت.او در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران واقع است.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
با درود و سلام بر همه پیامبران توحیدی اسلام و درود بر معصومین (ع) و با درود و سلام بر امام خمینی (ره) که با حرکت و جوشش خود خون جدیدی بر پیکر اسلام وارد نمود و سلام و درود بر شهیدان راه حق، که سالیان دراز رهرو نداشت و با طلوع انقلاب اسلامی بار دیگر پر رهرو گشت،
امروز که پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ صبح است و در حال نوشتن هستم شور و شعف زائد الوصفی در اردو و به چشم میخورد گویی که کربلا در پیش است من نیز توفیق پیدا کردم که از خیل سپاهیان اسلام باشم سپاهی که کران کران دست خوزستان را با خون خود رنگین کرد تا بتواند سیل تهاجم صدامیان کافر را در هم بشکند، تجاوزی که ۱۶ ماه پیش آغاز گردید و اکنون میرود که پهنه دشت خوزستان گورستان صدامیان گردد.
خدایا، تو خود میدانی برای سپاهیان اسلام آب و خاک و مرز چندان ارزشی ندارد. آنچه که آنها میکنند چیزی جز رضای خدا نیست، آنچنان اخلاص عمل در اینجا دیده میشود که تو گویی همه الهی شدهاند خدایا تو خود میدانی آنجا که توانستهام سعی کردهام عملم خالص برای تو باشد اگر گناهانی و یا ناخالصیهایی هم بوده است حتماً بوده و کم هم نبوده است تو به بزرگی خود بر من ببخش.
امروز این برادران در جبهه میجنگند و برادران دیگر در پشت جبهه تو خود همه را پیروز گردان و به لطف خود شر منافقین داخلی را از سر این ملت شهید پرور کوتاه گردان
به همه برادران و خواهران وصیت میکنم که از خط امام که همان ادامه خط رسول الله است خارج نشوند که هم خیر دنیا و هم خیر آخرت آنها و قرآن است و به همه برادران توصیه میکنم که سنگرهای داخلی راخالی نکنند که از مهمترین سنگرهای دفاعی اسلام است اگر برادران در جبهه مبارزه با منافقین کوتاهی کنند چه خواهد شد و یا اگر خدای نخواسته درمبارزه با هوای نفس که بزرگترین دشمن است و جهاداکبر است کوتاهی کنند چه خواهد شد. من که توفیق شهادت پیدا کردم به خدا که رستگار شدم.
از بابا و مامان میخواهم که صبر داشته باشند و یاد حضرت ابراهیم (ع) بیافتند که چگونه از عزیزترین فرزند خود گذشت و نه تنها ناراحت نبود بلکه با رویی باز و شاداب قربانی داد و حال چه برسد به ما و شما که نباید اصلاً مسئلهای برایمان مطرح باشد، زیرا که ما قدر و منزلت چندانی در درگاه خدا نداریم.
در خاتمه از خداوند متعال خواستارم که سریعتر پیروزی لشکریان اسلام را بر کفر صدامی و شیعیان بزرگ آمریکا نزدیک گرداند.
من الله التوفیق و علیه التلکان