گفتگو با یک همسر شهید؛
«ام‌البنین داود‌نژاد» همسر شهید مدافع سلامت سردار شهید حاج «غلام‌علی کفاش» در گفتگو با نوید شاهد سیستان و بلوچستان گفت: مفهوم واقعی ایثار و از خودگشتگی را در رفتار و زندگی با شهید درک کردم.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، سردار شهید «غلام‎علی کفاش» یکم اسفند 1349 در روستای سکوهه از توابع شهرستان هامون دیده به جهان گشود. در سن 14 سالگی وارد دبیرستان سپاه شد و تحصیلات خود را در رشته پرستاری دانشگاه اصفهان ادامه داد و در سال 1376 ازدواج نموده، 21 تیرماه 1399، پس از 18 روز بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) به درجه شهادت نایل آمد. در ادامه مصاحبه با «ام‌البنین داود‌نژاد» همسر شهید تقدیم‌تان می‌گردد.

درک مفهوم ایثار، در زندگی با شهید

پرستاری در سفر نور

همسر شهید سلامت تعریف کرد: سردار شهید حاج «غلام‌علی کفاش» در تمام ادوار زندگی، در هر شرایط و موقعیتی در حال خدمت‌رسانی به خلق خدا بود، خدمت‌رسانی به مردم را بندگی خدا و وظیفه شرعی و اخلاقی خود می‌دانست،

1390 من و شهید در سفری زیارتی مشرف به مکه شدیم، روز دوم اقامتمان در شهر مدینه بود که بعد از اقامه نماز در مسجدالنبی به هتل بازگشتیم، در همین حین همسرم متوجه همهمه‌ای بین هم‌سفران شد، شهید به سراغ مسئول کاروان رفت و ماجرا را از ایشان جویا شد، متوجه شد که یکی از اعضای کاروان که پیرمردی سالخورده بود، بر اثر افتادن از پله دچار شکستگی از ناحیه پا شده بود، از آن‌جایی که همسرم پرستار بود و به زبان عربی نیز مسلط، به همراه آمبولانس به بیمارستان رفت و تا اتمام عمل و مرخص شدن ایشان در بیمارستان حضور داشتند. من نیز در محل اقامتمان تنها و نگران بودم، زمانی که شهید به هتل بازگشت، به این وضع معترض و گلایه‌مند که چرا در این شرایط مرا تنها گذاشته، شهید نیز با نهایت آرامش و محبت به من گفت: نمی‌توانستم درد و رنج هم‌نوعم را ببینم و کاری انجام ندهم، وجدانم به من اجازه نمی‌داد که کاری را که از دستم برمی‌آمد برایش انجام ندهم.

پدری الگو

داود‌نژاد ادامه داد: خصوصیات بارز شهید مهربانی و رافت ایشان بود، بسیار مهربان و با گذشت بودند، بارها دیدم از حق خودش گذشته و آن را به فردی که نیازمند واقعی است بخشیده تا رضایت خالق را جلب کند. برای فرزندان پدری مهربان و صبور و باگذشت بود، یک الگوی به تمام معنا چه در زندگی فردی، چه در اجتماع.

با وجود مشغله فراوان شغلی، همان مدت زمان کوتاهی که در منزل حضور داشت و در اوج خستگی بود، باز هم با حوصله تمام به فرزندان رسیدگی و توجه می‌کردند، در اولین فرصتی که پیدا می‌کرد زمینه تفریح و مسافرت را برای فرزندان فراهم می‌کرد.

35 سال خدمت صادقانه

وی گفت: از ابتدای جوانی به عضویت سپاه پاسداران درآمد، تحصیلات خود را در دبیرستان سپاه گذراند، سپس وارد دانشگاه اصفهان شد. مدتی نیز در قرارگاه قدس خدمت کرد. در نهایت به بیمارستان نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) منتقل شد و تا آخرین روز شهادتش نیز در همان بیمارستان خدمت کرد. فرمانده بهداری جنوب شرق کشور بود که به فیض شهادت نائل آمد.

 

امورات را پیگیری کنید، پیگیری معجره می‌کند

همسر شهید بیان کرد: شهید «غلام‌علی کفاش» فردی بسیار متعهد، مهربان و باگذشت بود. در انجام امور بسیار پیگیر و با وجدان کاری و اخلاق بالایی بود، غیر از رضای خدا و رهبر انقلاب هیچ چیز را مدنظر نداشت. در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «امورات را پیگیری کنید، پیگیری معجره می‌کند.»

 

شیوع ویروس

همسر شهید افزود: از ابتدای شیوع کرونا اقدامات خود مانند: ضدعفونی معابر و ادارات و هم‌چنین احداث مراکز رسیدگی به بیماران کرونایی در سطح استان را جهت جلوگیری از ابتلا شدن مردم شروع کرد. مرتب به بیمارستان‌ها سرکشی می‌کرد و نهایت تلاش خود را در بهبود حال بیماران می‌کرد، با وجود فطرتی که داشت از هیچ‌گونه کمکی مضایقه نمی‌کرد، حتی بارها از وسیله شخصی خودش استفاده می‌کرد.

 

آخرین دیدار

وی افزود: 18 روز در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری بودند و در طول این مدت کنارشان بودم، روزهای اول برای رسیدگی به فرزندان سر می‌زدم، روزهای آخر در بیمارستان بودم. از آن‌جایی که خودم هم مبتلا شده بودم درست در تخت کنارشان بستری بودم، نگرانی و دلواپسی من بابت همسرم به‌قدری زیاد بود که یک لحظه نمی‌توانستم آرام بگیرم. شب‌ها در کنار تختش می‌نشستم و در حال قرآن خواندن و راز و نیاز با خداوند برای بهبودی حالش بودم.

در روز آخر هر لحظه حالش بدتر می‌شد و من پریشان‌تر، ساعت 8 شب بود، من و دختر بزرگمان کنار تخت بودیم که حالش بدتر شد و نفس کشیدن براش سخت شده بود پرستاران و پزشکان در تقلا برای نجات جانش.

در همین لحظه برای لحظاتی به بیرون از بخش رفتم و پس از بازگشتم متوجه شدم شهید، چشمانش را بسته و آرام خوابیده از دخترم پرسیدم چه شده؟ دخترم گفت: سنگ مرقد امام حسین (ع) را برام بیاورید (سنگ متبرکی از مرقد امام حسین(ع) داشتند که یکی از دوستانش از کربلای برایش آورده بود و در طول بستری همراه شهید بود و همیشه نمازش را با آن می‌خواند) بعد از گفتن شهادتین چشم‌هایش را بست و به شهادت رسید.

 

توکل به خدا در زندگی

داودنژاد خاطرنشان کرد: همسرم همیشه به من توصیه می‌کرد که گذشت داشته باش و توکل به خدا کن، خداوند خودش بهترین را می‌خواهد. توکل به خدا تمام مشکلات را به آسانی حل می‌کند.

 

سخن آخر

این همسر شهید در پایان یادآور شد: همه ما باید بدانیم که آرامش امروز و زندگی را مدیون شهدا هستیم. اگر در امنیت و آرامش زندگی می‌کنیم، مدیون شهدای مدافع حرم و شهدای امنیت هستیم. اگر استقلال داریم و قدرتمند در جوامع حضور پیدا می‌کنیم و با اقتدار سخن می‌گویم، مدیون شهدای دفاع مقدس و ایثارگران این عرصه هستیم و حال اگر در سلامت به سر می‌بریم و توانستیم این ویروس را شکست دهیم، مدیون شهدای سلامت و ایثارگری آن‌ها هستیم، اگر جان‌فشانی و از خودگذشتی این عزیزان نبود امروز خیلی از عزیزانمان در کنارمان نبودند.

گفتگو از: سجاد سالاری

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده