زندگی نامه شهید علی اکبر دهقان شهستان
وقتی به خانه رسید پسری خوش سیما در آغوش همسرش لالین دید. او در ششمین شب تولد فرزندش جشن کوچکی گرفت و شام ساده ای برای اقوام و دوستان نزدیک خود ندارک دید.
پس از انکه بزرگ و ریش سفید فامیل در گوش پسرش اذان را تلاوت کرد به دلیل علاقه به اهل بیت نام "علی اکبر" را بر این نوزاد گذارد و از خداوند متعال خواست تا عاقبتی نیک همچون صاحب نام مبارکش نصیب او گردد.
علی اکبر از همان دوران کودکی شخصیتی آرام داشت و رفتار شایسته ی او با اطرافیان همواره مورد تعرف و تمجید قرار می گرفت.
در آن زمان تمامی امور تحت نظر خوانین و حکام زورگوی منطقه اجرا می شد و اهالی سراوان که اغلب کشاورز بوده و سالانه مقادیر زیادی خرما برداشت می کردند تنها بخش قلیلی را می توانستند صرف امرار معاش خود کنند چرا که بخش اعظم این محصولات توسط خوانین به یغما می رفت و آنها سهم بالایی از خاصل دسترنج مردم را چپاول و به تصرف خود در می آوردند.
علی اکبر با اینکه در مقطع دبستان بود اما زندگی سخت مردم را به خوبی می دید و می دانست رمز موفقیت و رهایی از دست این غارتگران پیشرفت در علوم و افزایش آگاهی مردم است.
از این رو از همان دوران تلاش می کرد تحصیل را سرلوحه تمامی امور خود قرار داده و به آن اهتمام بیشتر بورزد.
وقتی پا به سن نوجوانی و جوانی گذاشت شرایط به گونه ایی رقم خورد که او نیز در کنار دیگر مرزداران و علمای دینی به مبارزه علیه رژیم پهلوی برداخت و این آشنایی بیشتر با جوانان انقلابی و مومن باعث گردید که بیشتر شیفته نظام و انقلاب و حضرت امام (ره) گردد و در فعالیت های گوناگون حضور داشته باشد.
او به عضویت بسیج درآمد و خیلی زود شایستگی خود را به همه نشان داد. علی اکبر توانست تا سال چهارم دبیرستان و در رشته اقتصاد تحصیل کند
وی همزمان با تحصیل در بازار کار نیز فعالیت می کرد و برای اینکه بتواند هزینه های شخصی خود را تامین کند و به کارگری می پرداخت.
پس از چندی به عنوان کارگر به اداره برقی پیوست و در همانجا نیز با حسن خلق در بین تمامی پرسنل جایگاه خاصی داشت.
با شدت گرفتن جنگ تحمیلی او نیز مشتاق حضور در جبهه ها گردید و اصرار داشت تا به میادین نبرد اعزام شود.
وی به دلیل اصرار خانواده و انجام سنت حسنه رسول خدا در سال 1365 ازدواج نمود و تشکیل خانواده داد. ولیکن علی رغم همه مشکلات و مشغله های فکری، حضور پررنگی در فعالیت های گوناگون بسیج داشت.
او در مراسم تشییع پیکر مبارک شهدا و سرکشی به والدین شهدا و جانبازانی که در دوران نقاهت خود را می گذراندند.
بسیار فعال بود و می کوشید تا کمک های مردمی را جمع آوری و به مناطق جنگی ارسال نماید.
علی اکبر که مشتاق حضور در میادین نبرد حق علیه باطل بود به عنوان بسیجی راهی جبهه های جنوب گردید و با حضوری شجاعانه به خلق حماسه های به یاد ماندنی پرداخت. این شیر شرزه و مرد میدان های سخت در بیست و هشتمین روز فروردین ماه 1367 و بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سرش در بمباران هوایی بعثیون متجاوز، شهد شیرین شهادت را نوشید و به ملکوت عروج کرد.