شهدای آبان
شهيد علي قاسمي در سال 1345 در روستاي نرگاه ديده به جهان گشود ودر آغاز دوران كودكي گرد فقر و بيچارگي سر و صورتش را پوشانده بود.

نام شهید : علي

تاریخ تولد : 1345

محل تولد : روستاي نرگاه

تاریخ شهادت : 61/8/21

محل شهادت : عین خوش

زیارتگاه : گلستان شهداي ياسوج

زندگینامه

بسمه تعالی

شهيد علي قاسمي در سال 1345 در روستاي نرگاه ديده به جهان گشود ودر آغاز دوران كودكي گرد فقر و بيچارگي سر و صورتش را پوشانده بود، به هنگامي متولد شد كه جورو ستم مالكان و خوانين منطقه خانواده ايشان را تحت فشار قرار مي داد و آن همه بدبختي ها و پستيها و عقب ماندگي ها و استعمار و بهره كشي، از ظلم و جنايتي بود كه مي رفت تا انسانهاي با ايمان را سرنگون  سازد و در آن موقع بود كه ستاره درخشان تابيد و نور پر فروغش اطاق كوچك زندگي خانواده اش را منور ساخت، تحصيلات ابتدائي را در روستاي نرگاه به پايان رساند، از همان آغاز چنان آشكار بود كه تحسين همه آشنايان را بر مي انگيخت، در گفتار خود نشان مي داد كه درد و رنج و بي خانماني و بي چارگي مردم را حس مي كند.پس از پايان تحصيلات ابتدائي راهي مدرسه راهنمائي گرديد و دوران تحصيلي راهنمائي را در مدرسه راهنمائي نرگاه به پايان رساند متأسفانه بر اثر فقر و بي چارگي و مريض بودن پدر خود ترك تحصيل نمود و به كارگري روي آورد تا اينكه صداي دلنشين خوش الحان مبارزين به گوش وي رسيد و در اين مورد به تحقيق پرداخت تا اينكه راه مبارزه ياد گرفته كه چرا بايد جنگيد و چگونه و راه پيروزي چيست، تنها راه سعادت را شهادت دانست و وصيت نامه خود را نوشت و به دوستان سپرد، به شيراز اعزام گرديد، دوران آموزشي را پشت سر گذاشت و آن جا احساس كرد كه صداي ضجه كودكان و مادران بارداري كه در زير رگبار گلوله ها جان دادند شور و هيجان ديگري مي آفريد.

جمله اجزاي خاك هست چو ما عاشقان ليك

                                                 تو اي روح پاك نادره تو عاشقي

عند ليب گل رخسار اگر باشم به

                                              مرغ خوش نغمه گلزار اگر باشم به

پس از شركت كامل در نبرد مدتي به مرخصي آمد و با همه خداحافظي و دوباره راهي جبهه شد راستي اين كربلائي و عاشق ديدار كربلا چه احساسي داشت، پا به ديدار كربلاي خوزستان گذاشت و از آن جا راهي جبهه عین خوش گرديد. آن جا احساس كرده بود كه پيروزي و انقلاب به مقاومت و ايثارگري رزمندگان بستگي دارد و در نامه اش ايراد كرده بود كه از كجا سخن بگويم از روستائي كه از پاشيده شده زمينها و يا گروهكهايي كه براه افتاده اند از شكوه و جلالي كه هرگز نيست و نابود نخواهد شد، از هزاران انسان ايراني كه با قدرتي شگرف و ايماني استوار در زير رگبار گلوله هاي توپ و تانك و خمپاره و كاتپوشا و موشكهاي زمين به زمين مقاومت مي كنند و يا از جسد هاي عزيزانمان كه هنوز در ميان گورهاست از هزاران هزار سرباز عراقي كه عملاً: ترس و عقده و حقارت ورزيدن و زانو زدن و نوكرمنشي را القاء كرده اند، از اين ها بگويم و يا لب به سكوت گيرم تفاخرم به انسانهائي است كه از فهر جنگلها تمام هستي وجود خود را مبارزه با امپرياليسم جهاني و صدام صهيونيست وقف كرده اند و يا اينكه از عاشقان حسين و دوندگان بسوي كربلا پس اي خواهر و اي برادر بدان كه پس از من تو بايد سلاح را برگيري و دشمن را سركوب كني و سپس پس از نوشتن نامه در مورخ 61/8/21 به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و جسد وي را پس از تشييع در گلستان شهداي ياسوج به خاك سپرده شد.


منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده