چهار محال و بختیاری - خاطرات

آخرین اخبار:
خاطرات
نام آوران بی نشان | شهید «قباد همتیان»

نام آوران بی نشان | شهید «قباد همتیان»

ستوان‌دوم «قبـاد همتيان» آن يكه‌تاز‌ عرصه‌هاي خون و شرف، در حالي‌كه با استقرار دسته خمپاره انداز در مجاورت امامزاده عباس، تلفات و ضايعات سنگيني را به نيروهاي دشمن وارد كرد، بر اثر بمباران شديد هوايي و اصابت گلوله مستقيم تانك دشمن به نفربر حامل خمپاره‌انداز، به درجه رفيع شهادت نایل آمد. توصيف چنين قهرمانان، درجه‌داران و افسران با ايمان، سلحشور و از خود گذشته، كار من نيست. اين نام آوران بي نام و نشان را چه كسي مي‌تواند توصيف كند؟
از شوش تا مجنون | سردار شهید

از شوش تا مجنون | سردار شهید "سهراب نوروزی چلیچه"

نوید شاهد - جبهه های جنگ هرگز نام "سهراب نوروزی" را فراموش نخواهند کرد. او با فرماندهی گردان ذوالفقار، ماه ها در جبهه جنگید و در عملیات پیروزمند خیبر پس از خلق حماسه ها, به واسطه جراحت شیمیایی خلعت زیبای شهادت را به تن پوشید و عاشقانه پرواز نمود.
شهید

شهید "بهنام محمدی راد"؛ دلیر نخلستان

نوید شاهد - «بهنام بقچه‌اش را باز کرد و گفت: «بیا آقا محمد، برایتان کنسرو، نارنجک و خشاب آوردم. کروکی تانک‌ها و مقر عراقی‌ها را هم کشیدم.» تکه کاغذ را به نورانی داد. چشمان نورانی از پس شیشه‌ی عینکش، گرد شد...» در ادامه خاطراتی از این نوجوان شهید می‌خوانیم.
شهید تشنه لب | سید اسدالله هاشمی پور

شهید تشنه لب | سید اسدالله هاشمی پور

هوا تازه داشت روشن می شد. یکباره چشممان به دو نفر از مجروحین گردان مقدس حضرت امیر افتاد. یکی از آنها سید محمد هاشمی و دیگری سید اسدالله هاشمی بود. سید اسدالله خیلی از ما درخواست آب می کرد ولی به خاطر جلوگیری از خونریزی بیشتر از دادن آب به او خودداری می کردیم...آنچه خواندید خاطرات سرهنگ پاسدار "حاج محمد کیانی " همرزم شهید "سید اسدالله هاشمی پور شیخ شبانی " است که در پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری منتشر می شود.
در انتظار شهادت | جانباز شهید حشمت الله حیدری وانانی

در انتظار شهادت | جانباز شهید حشمت الله حیدری وانانی

گریه امانش نمی داد، من هم به گریه افتادم. سعی کردم جلوی خودم را بگیرم. نگاهم را از صورتش دزدیدم و به گل های قالی خیره شدم که ادامه داد... «حالا باید اینطور توی بستر بیماری ذرّه ذرّه آب بشم و منتظر مرگ بمونم...» آنچه خواندید گزیده ایی از خاطرات "صدیقه باقری" همسر شهید "حشمت الله حیدری وانانی" است که در پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری منتشر می شود.
اسرار نماز خواندن سید | سردار شهید فاضلی دهکردی

اسرار نماز خواندن سید | سردار شهید فاضلی دهکردی

«مدتها بود تمنای درونی ام را می شنیدم که تکرار می کرد: سید خدا چگونه نماز می خواند؟ مدام طنین این سئوال، کنجکاوم می کرد تا از اسرار نماز این سید و عارف اطلاع پیدا کنم و چگو نگی آن را دریابم. بنابراین یک شب بدون این که کسی متوجه شود، سید را پیدا کردم. آهسته آهسته به دنبالش گام بر داشتم ...» آنچه خواندید گزیده ایی از خاطرات "حجت الاسلام شیر مردی" همرزم شهید "سید کمال فاضلی دهکردی " است که در پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری منتشر می شود.
روایتگران بهشتی | خاطرات شهید

روایتگران بهشتی | خاطرات شهید "بهرام زاهدی" از لحظه شهادت "سیدعباس"

«ناگهان چشمم به جیپ ژاندارمری افتاد که با سرعت خیلی زیاد جلو آمد و در کنار خیابان پارک کرد و عده ای از نظامیان مجهز به اسلحه از ماشین پیاده شده و پس از اندکی درنگ سوار ماشین شدند تا بروند....» آنچه خواندید بخشی از یادداشت های شهید "بهرام زاهدی قهفرخی" است که متن کامل آن تقدیم حضورتان می‌شود.
فرمانده ای که با پهلوی زخمی میهمان مادر سادات شد

فرمانده ای که با پهلوی زخمی میهمان مادر سادات شد

شیفته حضرت زهرا سلام الله علیها بود، به همین خاطر قسمت او این گونه بود که مانند مادر سادات، با پهلوی زخمی و صورتی کبود به دیدار معشوق بشتابد و هنگامی که سیدالشهداء(ع) بر بالین او حاضر می شود نشانی از مادرش در بدن داشته باشد... آنچه خواندید گزیده زندگی شهید "علیرضا جیلان"، است که در پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری منتشر می شود.
فرمانده شهید

فرمانده شهید"رفیعی وردنجانی" به روایت همرزم |صداي گریه او را می شنیدم!

«او از عملیات والفجر 8 به بعد، طوري دیگه شده بود. در نمازهاي شب، صداي گریه اش را می شنیدم. معمولاً در این مدت در تمام نمازهاي شب گریه می کرد. سجده هاي طولانی، ذکر هاي متعدد و صورتی خیس، براي من عادي شده بود، گاهی به شوخی به او می گفتم تو هم جزء شهدا شده اي!...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات نبی الله رفیعی وردنجانی همرزم فرمانده شهید " نگهدار رفیعی وردنجانی " است که متن کامل آن تقدیم حضورتان می‌شود.
۱
طراحی و تولید: ایران سامانه