نوید شاهد - شهيد حاج "نعمت الله فضلی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «رفقا برادران اين روزها محرم و ايام عاشوراي حسيني است که دل ها به پرواز است. خدا مي داند دلم پرخون است مثل اين که مصيبت برايم باریده باشد. شب ها چندان خواب نمي روم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
دلی از غم شهادت ارباب بی قرار است


به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حاج "نعمت الله فضلی" 28 اسفند ماه 1317 مقارن با 27 محرم الحرام 1358 قمری در فراشبند ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را در مکتب خانه هاي قديمي و محلي آغاز کرد و به خواندن قرآن و دعاهاي مختلف و احکام و احاديث شوق زيادی داشت. قبل از پیروزی انقلاب اسلامي در افشاء ماهيت ستمکاران نقش بسزائی داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام 28 مهر ماه 1362 مقارن با 13 محرم الحرام در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.


متن خاطره / دل از غم شهادت ارباب بی قرار است

 15مهرماه1362 امروز کوهنوردي و رزم رفتيم برادر محمدي منشي گردان بر اثر درگيري شهيد شد و 8 نفر بسيجي زخمي شدند. در شب همين روز صفدر جعفري براي من خواب ديد که يک ماشين بدون هندل به من دادند . 16مهر ماه1362 امروز بعد از ظهر تا غروب 11 عدد توپ دور برد  106 براي ما شليک شد که به خواست خدا هيچ آسيبي نرسيد. 17مهرماه 1362 امروز گردان بعد از ظهر به رزم کوهنوردي رفت و ساعت 8 شب برگشتند . 18 مهرماه 1362 امروز نامه يدالله حسن پور در جنگل بانه مرودشت به دستم رسيد که باعث سرور قلبم و روشني چشمم شد. آري رفقا برادران اين روزها محرم و ايام عاشوراي حسيني است که دل ها به پرواز است. خدا مي داند دلم پرخون است مثل اين که مصيبت برايم باریده باشد. شب ها چندان خواب نميروم. روز ها مثل شخص فکري سر به بيابان و تنهايي مي گذارم. الا بذکر الله تطمئن القلوب.
20 مهر ماه 1362 امروز چندين توپ دوربرد دشمن اطراف خيمه هاي ريختند که به حمدالله آسيبي نرسيد و بيش از ظهر همین روز هواپيماي دشمن در آسمان بالاي سرما پيدا شد که با هوشياري ضد هوايي ما دفع و راکت را در کوه ها ريخته شد.

20 شهید در بمباران بانه

و 22 مهر ماه 1362 امروز هفتم محرم به مناسبت شهادت برادر آصي زاده فرمانده عمليات ساکن يزد دسته حسيني زني و جلسه سخنراني برگزار شد. پدرش در بين جمعيت رزمندگان سخنراني کرد و در شب همين روز که جمعه بود دعاي کميل در چادر خواندند که حالي پيدا شد . 23 مهر ماه1362 امروز شنبه طبق اطلاع خبري که از لشکر رسيد هواپيماي دشمن قصد بمباران کردن مرکز چادرهاي ما را داشت به همين جهت صبح زود با تجهيزات کامل و يک پتو مرکز را تخليه و به طرف کوهستان و شيارها رفتيم و تا بعد از ظهر و غروب به سوي چادرها برگشتيم ولي به الحمدالله خبري نشد. هواپيما شهر بانه را بمباران کرد که در نتيجه به 20 شهيد و 60 مجروح به جاي گذاشت .

امدادهای غیبی
 24مهر ماه 1362 امروز يک شنبه صبح زود مسئول لشکر مرا در احمد کاظمي و کليه گردان هاي را جمع و دستور حمله را مطرح کرد از جمله امدادهاي غيبي که در جنگ مشاهده کرده بود را مطرح کرد. مي گفت: ديروز فرماندهان عمليات جهت شناسايي به منطقه دشمن رفته بودند شب پاي آن ها بر سیم گير کرده به طوري که مين از زمين خارج مي شود ولي عمل نمي کند. اين اتفاق غير منتظره بود. فقط خدا است که کمک مي کند. عصر همين روز آيت الله طاهري امام جمعه محترم اصفهان ملاقات کردیم و سخنراني کرد و قول داد که به جاي همه ی رزمندگان دست امام را ببوسد .

شب عاشورا

 25 مهر ماه 1362 شب با حجه السلام محسن قرائتي ملاقات شد و نماز مغرب و عشا با امامت او برگزار گرديد. بعد از اداي نماز از رزمندگان خواست که در اين شب عاشورا روی همدیگررا ببوسید. و بعد از مقداري مصيبت خواني و رزمندگان را با کلمات شيوا خود مستفیض فرمود صبح عاشورا آماه باش و نارنجک بايد تحويل می گرفتيم. مهر ماه1362 امروز صبح ساعت 8 از من يک مصاحبه  از طرف تبليغات گردان گرفتند


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده