چکیده ای از یادداشت های «شهیدحیدر چهارپاشلو» را در سالروز «شهادتش» می خوانید؛
چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۲
ساعت دوازده شب به ما آماده باش دادند. من هم از ساعاتی قبل پاسبان بودم و در رفت و آمد و سرکشی و به نگهبانی از ساعت دقیق عملیات بی اطلاع، ولی می گفتند ساعت یک شب شروع خواهد شد تا ساعت یک سکوت عجیبی منطقه را فرا گرفته بود و هیچگونه تیراندازی نه از سوی ایران و نه از سوی عراق انجام نشد.
خاطرات خود نوشت/ ارتفاعات میمک در شب عملیات «قسمت دوم»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حیدر چهارپاشلو/ بیستم فروردین 1345، در روستای طرود تابعه شهرستان فیروزکوه چشم به جهان گشود. پدرش شعبان و مادرش طاووس نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. کارگر شیرینی فروشی بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم مرداد 1366، در میمک توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.

خاطراتی از عملیات نصر 2 ارتفاعات «میمک» دوازدهم خرداد 1366 «شب عملیات»

امشب شب عملیات نیروهای اسلام و مقاومت در برابر پاتک های سنگین دشمن است. نیروهای ما آتش بسیار قوی برای انجام عملیات توسط توپخانه، تانک و خمپاره 120 و 80 میلی متری، کاتیوشا و میتی کاتیوشا آماده کرده بودند.

بهرحال ساعت دوازده شب به ما آماده باش دادند. من هم از ساعاتی قبل پاسبان بودم و در رفت و آمد و سرکشی و به نگهبانی از ساعت دقیق عملیات بی اطلاع، ولی می گفتند ساعت یک شب شروع خواهد شد تا ساعت یک سکوت عجیبی منطقه را فرا گرفته بود و هیچگونه تیراندازی نه از سوی ایران و نه از سوی عراق انجام نشد.

منتظر دستور شروع آتش از سوی ایران بودیم ولی ناگهان آتش دشمن شروع شد و با پرتاب دهها منور بر فراز آسمان منطقه روشن شد ما تصور کردیم که دشمن متوجه شده و به خاطر آن عملیات لغو خواهد شد.

ولی بعد از یک ربع آتش بسیار سنگین نیروهای ما بر روی دشمن اجرا شد و با غریو الله اکبر و کمکهای برادران ارتشی و صدها گلوله تانک و خمپاره بلافاصله آتش دشمن قطع شد و منطقه نیز به آتش کشیده شد برتری آتش در لحظات اولیه با ما بود.

بهرحال گلوله های دشمن مجدداً در نزدیکی های ما به زمین می خورد و با انفجارهای مهیب گرد و خاک به هوا بر می خاست منورهای بیشمار دشمن فضای منطقه عملیاتی را مانند روز روشن کرده بود و به هیچ وجه قطع نمی شد.

صدای بی سیم ما قطع و به علت نداشتن نفر در پشت بی سیم و مخابرات دسته، من که کمی به بی سیم وارد بودم و در لحظات اولیه رفتم پشت بی سیم و در تماس با مرکز و گزارشی از وضعیت را دادم، رفتم جلوتر و شاهد مناظر بودم تمام خطوط پدافندی و پشتیبانی دشمن توسط آتش ما به جهنمی از آتش سوزان تبدیل شده بود و دشمن نیز مبادله آتش می کرد.

ساعاتی گذشت، نزدیک صبح بود که نیروهای ایرانی توانستند ارتفاعات عملیاتی را تصرف کنند و دشمن را به شکست بکشانند... در این عملیا ارتفاعات مهم تپه های استراتژیک کله قندی و تپه دو قلو آزاد شد.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده